مفهوم- دَهْر-
بر خلاف زمان است زيرا واژه- زمان- بر مدّت كم و زياد هر دو واقع مىشود.
دَهُر فلان- يعنى مدّت زندگيش.
و بطور استعاره براى خوى و عادت ثابت و حيات انسان هم بكار مىرود،
مىگويند:
ما دَهْرِي بكذا- چنين عادتى ندارم.
خليل بن احمد ; مىگويد:
دَهَرَ فلانا نائبة
دَهْراً- سختى زيادى باو رسيد. كه دَهْر در عبارت مصدر است دَهْدَرَهُ دَهْدَرَةً- روزگار سخت.
از سخن پيامبر 6 است كه فرمود:
«لا تسبّوا الدّهر فإنّ اللّه هو
الدَّهْرُ».
كه گفته شده معنايش اين است كه: خداوند فاعل چيزهائى است از خير و
شرّ و شادى و مصيبت كه به- دهر- اضافه مىشود[1].
پس هر گاه آنچه را كه معتقديد فاعل آن است سبّ كرديد تحقيقات او را
سبّ
[1] اين حديث شريف يكى از روشهاى فكرى غلط و داوريهاى كوتاه
بينانه انسانها را تصحيح مىكند زيرا روال برخى از انسانها بر اين بوده، و هست كه
براى تبرئه خود از گناهان و تبهكاريها همواره در صدد بيان علتى و سببى در خارج از
وجود خويش هستند از اين روى مىبينيم ناصر خسرو قباديانى كه خود چهارده سال در
كوههاى يمگان تبعيد بوده در هزار سال قبل فرياد بر مىآورد كه: