نام کتاب : زندگی امام موسی کاظم نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 109
ممكن سعى در كوبيدن آن حضرت و ايجاد فشار و محدوديت
نسبت به فعاليتهاى وى و در نهايت كشتن آن گرامى داشت.
هارون در يكى از سالها پس از فراغت از اعمال حج وارد
مدينه شد و عموم مردم را به حضور پذيرفت. امام كاظم (ع) نيز بنا بر مصالحى به
ديدار او رفت. هارون در ابتداى ورود امام (ع) به ظاهر از وى احترام كرد؛ ولى هنگام
تقسيم بيتالمال ميان فرزندان مهاجر و انصار به موسى بن جعفر (ع) كمترين مبلغ
(دويست دينار) را داد؛ در حالى كه به ديگران تا پنج هزار دينار نيز مىداد.
مأمون از برخورد تبعيضآميز پدرش در توزيع بيتالمال
تعجب كرد و علت آن را از وى جويا شد. هارون در پاسخ گفت: اگر من به او هم آنچه
تضمين كردهام بدهم، ايمن نيستم از اينكه او فردا صدهزار شمشير به دست از شيعيان و
دوستانش را عليه من تحريك نكند. فقر و تنگدستى او و خاندانش بهترين و سالمترين
راهى است كه حكومت ما را از خطر محفوظ مىدارد. [1]
سخنان هارون در اين ديدار بيانگر وحشت و نگرانى وى از
بهبود وضع اقتصادى موسى بن جعفر (ع) است، همان بيم و نگرانى كه كارگردانان سقيفه
از بهبود بنيه اقتصادى اميرمؤمنان داشتند و براى تهى كردن دست وى، فدك را از همسر
آن حضرت گرفتند.
هارون توسط جاسوسان خود خبر يافت كه شيعيان، مخفيانه
با امام كاظم (ع) در تماس هستند و اموال و وجود شرعى خود را به او مىپردازند. وى
در پىدريافت اين گزارش آن حضرت را به حضور طلبيد و با ناراحتى خطاب به او گفت:
(در يك زمانبه نام) دو خليفه خراج و ماليات جمعآورى مىشود!؟
در اين درس به همين مقدار بسنده مىكنيم. ان شاء
اللَّه در درسهاى آينده در بخش فعاليتهاى امام (ع) و علل و عواملى كه منجر به
دستگيرى و شهادت آن حضرت شد، جنايات هارون نسبت به موسى بن جعفر (ع) با تفصيل
بيشتر مورد بحث و بررسى قرار خواهد گرفت.