نام کتاب : زندگی امام موسی کاظم نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 113
عامل قيام «صاحب فخ»
منشأ و علّت اساسى قيام شهيد فخ، برخورد ظالمانه و
ضدّ اسلامى دستگاه خلافت عباسى با پيامبر (ص) و خاندان معظّم او بود؛ ليكن
جرقّهاى كه آتش نهضت رابرافروخت اين بود كه هادى عباسى يكى از نوادگان خليفه دوم
به نام «عبدالعزيزبن عبداللَّه» [1] را كه فردى خشن، بدخوى و دشمن سرسخت آل على (ع)
بود به فرماندارى مدينه گمارد. وى از همان ابتدا به اذيت و آزار فرزندان ابوطالب
پرداخت و هر روز به بهانهاى آنان را به فرماندارى احضار مىكرد و مىگفت: «هيچيك
از شما حق خروج از مدينه را ندارد و هر روز مىبايد خود را به مقامات معرفى كنيد».
وى براى اين كار، بعضى را ضامن بعض ديگر قرار داده بود، و چنانچه فرد به موقع حاضر
نمىشد ضامن او را احضار و مؤاخذه و بازداشت مىكرد.
روزى فرماندار، دستور جلب «حسنبن محمد» را داد، ولى
او سرباز زد و نيامد. والى به حسينبن على و يحيىبن عبداللَّه كه ضامن وى بودند
گفت: حسنبن محمد سه روز است خود را معرفى نكرده است؛ يا او را بياوريد، يا شما را
به زندان مىافكنم.
حسين و يحيى تهديد عبدالعزيز را ناديده گرفتند و پس
از مذاكره و مشورتى كه با ياران خود كردند، مصمم شدند از اين فرصت استفاده كرده و
بر والى ستمگر عباسى بشورند و مسلمانان را از شر وى نجات دهند. [2]
قيام
حسين بن على در سال 169 هجرى قمرى پرچم قيام
عليههادى عباسى را برافراشت و بر ضدّ وى اعلام جهاد كرد. انقلابيون- از علويان و
غيرعلويان- به گردش اجتماع كردند و در حالى كه شعار «احَدٌ، احَدٌ» مىدادند وارد
مسجد پيامبر (ص) شدند و مؤذن را وادار كردند كه در اذان خويش جمله: «حَىَّ عَلى
خَيْرِ الْعَمَل» را بيفزايد [3]. حاكم- كه براى
[1] - در كامل ابن اثير (ج 6، ص 90) و تاريخ
طبرى (ج 8، ص 192، حوادث سال 169) نام او عمربن عبدالعزيز ضبط شده است. آنچه در
اينجا آمده بر اساس نقل ابوالفرج اصفهانى است
[2] - ر. ك: مقاتل الطالبيين، ص 294 و
بحارالانوار، ج 48، ص 161
[3] - اهل سنّت در اذان دوم صبح به جاى
«حَىِّ عَلى خَيْرِ الْعَمَلِ» جمله: اَلصَّلاةُ خَيْرٌ مِنَ النَّوْمِ مىگويند
نام کتاب : زندگی امام موسی کاظم نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 113