responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : زندگی امام موسی کاظم نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 187

عباسيان بود. از اين رو، در دوران خلافت «مروان حمار» تحت تعقيب حكومت قرار گرفت و به مدينه فرار كرد. با روى كار آمدن بنى‌عباس به كوفه بازگشت. [1]

«يقطين» با خلفاى عباسى همكارى نزديك داشت و به خاطر حمايتهاى بى‌دريغ و صادقانه‌اش از آنان، نزد سفّاح، منصور و مهدى منزلت ولايى پيدا كرد.

«على‌بن يقطين» هر چند از نظر فكرى مخالف پدر و ارادتمند و دوستدار اهل‌بيت (ع) بود، ولى در سايه دورانديشى و حسن‌تدبير در امور موفق شد در اندك زمانى اعتماد مهدى عباسى را جلب كند و مسؤوليت يكى از ديوانهاى حكومتى را بر عهده گيرد. [2]

على همچنان در حال پيشرفت و نزديك شدن بيشتر به مركزيت دستگاه خلافت بود تا آنكه در دوران حكومت هارون به مقام وزارت رسيد. [3]

وى، ارتباط نزديك با موسى‌بن جعفر (ع) داشت و در همه امور از آن حضرت دستور مى‌گرفت و ادامه همكارى‌اش با دستگاه خلافت در پست وزارت به دستور آن گرامى بود. وى زمانى به حضور امام (ع) رسيد و از آن حضرت تقاضا كرد با استعفاى وى از منصب وزارت موافقت كند. امام (ع) او را از اين تصميم بازداشت و فرمود:

«اين كار را نكن! زيرا تو مونس ما و مايه عزّت برادرانت هستى. اميد مى‌رود خداوند به وسيله تو مرحمى بر قلب شكسته‌اى بنهد يا زبانه‌هاى آتش كينه دشمنان را از دوستانش دفع كند. [4]»

بار ديگر، زمانى كه امام (ع) عازم عراق شد به ديدار آن حضرت رفت و از وضع بد خود و ناخشنودى از شغلش به امام شكايت برد و از او استدعا كرد اجازه دهد از منصبش كناره‌گيرى كند. امام (ع) نپذيرفت و فرمود:

«اى على! خداوند در ميان ستمگران، دوستانى دارد كه به وسيله آنها از دوستان خودش دفع ستم مى‌كند و تو از آنان هستى! [5]»

از على‌بن يقطين نزد هارون بارها سعايت شد ولى امام (ع) هر بار به يارى او شتافت و


[1] – همان.

[2] - ر. ك: الوزراء و الكتّاب، ص 166.

[3] - اعيان الشيعه، ج 8، ص 371.

[4] - حياة الامام موسى بن جعفر (ع)، ج 2، ص 286.

[5] - رجال كشى، ج 2، ص 731 و معجم رجال الحديث، ج 13، ص 230.

نام کتاب : زندگی امام موسی کاظم نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 187
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست