أَمْوٰالِهِمْ حَقٌّ
مَعْلُومٌلِلسّٰائِلِ وَ اَلْمَحْرُومِ) (3) نشان
مىدهد كه اين دو دستور هر چند اخلاقى در واقع نوعى اداى حق است كه به نفع
نيازمندان در اموال اغنيا، قرار داده شده است. به طورى كه از برخى روايات استفاده
مىشود، اين حق جز حقوق مالى واجب است كه بر عهده ثروتمندان تعلق گرفته و يا خواهد
گرفت. (4)
نظارت بر كم و كيف اين نوع حقوق عمومى و نحوه اخذ و استرداد آن به صاحبان
شايستهاش از مسئوليتهاى بسيار مهم دولتى است كه در عين بعد اقتصادى، داراى بعد
سياسى، اجتماعى نيز مىباشد. (و 6)
منابع
1 - بقره / 270، نساء / 39 و 40، محمد / 38، منافقون / 9، 10 و 11
و وسائل الشيعه 522/11؛ 2 - بقره / 265، 266 و 263، فرقان / 67، اسراء / 26 و 29 و
وسائلالشيعه 16 / 277، وسائلالشيعه 280/6، 283، 288 و 301؛ 3 - معارج / 24 و 25؛
4 - وسائلالشيعه 29/6؛ 5 - وسائلالشيعه / 32-27؛ 6 - فقه سياسى 30/4-29.
احسان به دشمن
اين قاعده يكى از جالبترين اصول و قواعد جنگى است كه در قرآن در
ذيل آيات قتال تأكيد شده است كه:
(وَ أَحْسِنُوا إِنَّ اَللّٰهَ يُحِبُّ
اَلْمُحْسِنِينَ). در هر حال احسان
و انساندوستى را فراموش نكنيد و در حق دشمن از آن مضايقه ننماييد.
علامه طباطبايى (ره) در تفسير اين آيه مىنويسد:
خداوند كلام خود را در اين آيه، درباره جنگ با اين سخن به پايان
رسانده است كه با دشمن به نيكى و احسان رفتار نماييد. لكن معنى اين آيه آن نيست كه
دست از جهاد بكشيد و دشمنان را به حال خود رها سازيد بلكه منظور از احسان در اين
آيه، آنستكه عمليات رزمى در صحنه جهاد بايد به گونهاى انجام گيرد كه
شايستۀ هر موقعيت باشد؛ آنجا كه بايد جنگيد، بجنگيد و آنجا كه بايد از جنگ
دست بكشند، از خونريزى خوددارى نمايند، جايىكه مقاومت و شدت عمل مىطلبد مقاوم و
جدى باشند و جايىكه عفو و اغماض نيكو است از آن چشمپوشى نمايند. احسان در جهاد به
دو گونه است نخست آنكه دفاع در برابر تجاوز كه مبناى جهاد است، در واقع احسان بر
انسانيت است كه با جهاد، ريشههاى تجاوز خشكانده مىشود و دوم آنكه در جلوگيرى از
تجاوز دشمن و استيفاى حق و دفاع مشروع به شيوهاى شايسته عمل كردن خود، احسان
ديگرى است كه در مجموع احسان مضاعف خواهد بود. (1)
امر به احسان در جبهههاى جهاد، نشاندهنده ميزان انساندوستى در
اسلام و بيانگر اين حقيقت است كه جنگ و خونريزى حالتى است غير طبيعى در روابط
انسانها كه بايد به حداقل آن به مقتضاى ضرورت اكتفا نمود. (2)
پيشبينى اصل «احسان به دشمن» كه داراى بار عاطفى و عقيدتى است، در
مقررات نظامى و دفاعى، به ديدگاه اسلام در زمينۀ انسان مربوط مىشود كه در
اين ديدگاه، انسان موجودى باكرامت و داراى روح الهى است و هر انسانى با وجود هر
نوع آلودگى و فساد توان ارتقاى معنوى و نيل به مقام والاى شايسته خود را دارد؛
دشمن نيز از اين قاعده كلى مستثنا نيست، او هم مىتواند از اين رأفت اسلامى
برخوردار باشد. در