فقيهان هوادار اجتهاد قرار مىگيرند كه با عنوان «اصوالى» شناخته
مىشوند. بدون لحاظ عنوانهاى «اخبارى» و «اصولى» تقابل اين دو گونه نگرش به فقه
امامى، در سدههاى نخستين اسلامى ريشه دارد. در مطالعۀ جناح بندىهاى مكاتب
فقهى اماميه در 3 سدۀ آغازين مىتوان جناح هايى را باز شناخت كه در برابر
پيروان متون روايت به گونههايى از اجتهاد و استنباط دست مىيازيدهاند.
سده 4 قمرى را مىتوان اوج قدرت مكتب حديث گراى قم محسوب داشت، به
گونهاى كه فقيهان اهل استنباط چون ابن ابى عقيل عمانى و ابن جنيد اسكافى در اقليت
قرار مىگرفتند. از برجستگان فقيهان حديث گرا در اين دوره، مىتوان كسانى همچون
محمد بن يعقوب كلينى، على ابن بابويۀ قمى، ابن قولويه و محمد ابن
بابويۀ قمى را بر شمرد كه در تأليف كهنترين مجموعههاى فقهى حديثى نقش عمدهاى
ايفا كردهاند. از سوى ديگر با ظهور شيخ مفيد و در پى او سيد مرتضى و شيخ طوسى و
تأليف نخستين آثار در اصول فقه اماميه، حركتى نوين در فقه امامى رخ داد كه تا سدهها،
گرايش فقها به استنباط را بر حديث گرايى برترى داد. به هر روى تقابل اين دو گرايش
در جاىجاى آثار عالمان ياد شده، به چشم مىخورد. در اوائل المقالات شيخ مفيد از
فقيهان اهل استنباط با تعبير مطلق «فقها» و از حديث گرايان با تعبيرهاى «اهل
النقل»، «اصحاب الإثار» و تعبيرهاى مشابه بارها ياد شده است. در رسالهاى از سيد
مرتضى، تعبير فقيهان «اصحاب حديث» در مقابل فقيهانى به كار رفته است كه روش اصولى
داشته، و مورد حمايت مؤلف بودهاند.
كاربرد اصطلاح اخبارى براى پيروان متون روايات و اخبار، نخستين بار
در نيمۀ نخست سده 6 قمرى در ملل و نحل شهرستانى به چشم مىآيد و به دنبال آن
در كتاب نقض عبد الجليل قزوينى رازى، عالم امامى سده 6 قمرى دو اصطلاح اخبارى و اصولى
در برابر يكديگر قرارگرفته اند. مكتب فقيهان اهل حديث كه در اواخر سده 4 و
نيمۀ نخست سده 5 قمرى با كوشش فقيهان اصولگرا ضعيف شد، وجود محدود خود را
در مجامع فقهى اماميه حفظ كرد، تا آنكه در اوايل سدۀ 11 قمرى (17 م) بار
ديگر به وسيلۀ محمد امين استرابادى در قالبى نو مطرح شد كه لبۀ تيز
حملات خود را متوجه پيروان گرايش غالب در فقه امامى، يعنى جناح اصول گرايان كرد.
بايد به اين نكته هم اشاره كرد كه برخى معتقدند ابن ابى جمهور احسايى از جمله
كسانى بود كه راه را بر اخباريان هموار گردانيد. او در رسالهاى با عنوان العمل
باخبار اصحابنا، به اقامۀ ادلهاى در اين زمينه پرداخته بوده است.
با عنايت به پيشينۀ تاريخى اخباريگرى، در واقع رواج و اطلاق
عنوان اخبارى بر گروهى خاص و با معنا و اصطلاح مشخص امروزى آن از سدۀ 11
قمرى و با ظهور پيشواى حركت نوين اخبارى، يعنى محمد امين استرابادى كه برخى او را
با صفت «اخبارى صلب» وصف كردهاند، آغاز شده است. درباره وى به عنوان مؤسس مكتب
اخبارى در ميان شيعيان متأخر گفتهاند: او نخستين كسى بوده است كه باب طعن بر
مجتهدان را گشود و اماميه را به دو بخش اخباريان و مجتهدان منقسم گردانيد.