است اگر امين استرابادى زنده بود، اين اصول را مىپذيرفت.
از ديگر مبارزان بر ضد اخباريان، شيخ جعفر نجفى كاشفالغطاء است كه
از مخالفان ميرزا محمد اخبارى بود و در همين راستا رسالهاى با عنوان كشف الغطاء
عن معائب ميرزا محمد عدو العلماء تأليف كرد. او اين رساله را براى فتحعلى شاه
قاجار فرستاد، تا از حمايت ميرزا محمد دست بردارد.
رواج اخباريگرى در سدههاى 11 تا 13 قمرى بيشتر در شهرهاى مذهبى
ايران و عراق و نيز در بحرين و هندوستان بوده است. از جمله شهرهايى كه در ايران
پايگاه مهمى براى پيروان اين مكتب به شمار مىرفت، قزوين بود، زيرا در عصر رواج
اخباريگرى بيشتر بخش غربى اين شهر، جايگاه اخباريان بود كه از شاگردان و مريدان
ملاخليل قزوينى، به شمار مىآمدند، اما پس از مبارزات اصوليان با اخباريان و ضعف
روزافزون اخباريگرى، دامنۀ نفوذ اين مكتب نيز بسيار محدود شد.
امروزه تنها جايىكه آثار اخباريگرى به شكل آشكار در آنجا ديده مىشود،
برخى از مناطق خوزستان (به ويژه خرمشهر و آبادان) است.
سيد نعمتالله جزايرى در منبع الحياة و ملا رضى قزوينى در لسان
الخواص اختلافهاى عمده ميان اخباريان و اصوليان را ذكر كردهاند. همچنين عبدالله
بن صالح سماهيجى بحرانى در منية الممارسين 40 فرق ميان اخباريان و اصوليان را بر
شمرده است. شيخ جعفر كاشفالغطاء نيز در الحق المبين فرقهاى ميان اخباريان و
اصوليان را بررسى كرده، و نيز ميرزا محمد اخبارى در كتاب الطهر الفاصل به 59 تفاوت
اشاره كرده است.
سيد محمد دزفولى در فاروق الحق اختلافات را به 86 رسانيده و حر
عاملى نيز در فائدۀ 92 از الفوائد الطوسيه، به ذكر اختلافات اين دو گروه
پرداخته است.
اينك به برخى از عمدهترين اين اختلافها اشاره مىشود: اخباريان
اجتهاد را حرام مىدانند، اما اصوليان آن را واجب كفايى و حتى برخى از آنان واجب
عينى مىدانند، چنانكه ملامحمدامين استرابادى در كتاب الفوائد المدنيه، منكر
اجتهاد شده، و گفته است كه روش علماى پيشين اجتهادى نبوده است؛ اخباريان ادله را
به كتاب و سنت منحصر مىدانند و بر خلاف اصوليان، اجماع و عقل را حجت نمىشمارند؛
اخباريان تحصيل احكام از طريق «ظن» را منع كرده، بر خلاف مجتهدان جز «علم» را حجت
نمىدانند؛ احاديث نزد اخباريان بر دو نوع صحيح و ضعيف است، اما در آثار مجتهدان
اخبار بر 4 نوع صحيح، موثق، حسن و ضعيف تقسيم مىشود، اصوليان مردم را به دو گروه
مجتهد و مقلد تقسيم مىكنند، اما اخباريان همۀ مردم را مقلد معصوم مىشمارند
و تقليد از غير معصوم را مجاز نمىدانند؛ اصوليان ظاهر قرآن را حجت مىدانند و آن
را بر ظاهر خبر ترجيح مىدهند، اما اخباريان تمسك بهظاهر كتاب را تنها در صورت
وجود تفسيرى از معصوم مجاز مىشمارند؛ اخباريان تمامى اخبار كتب اربعه را صحيح و
قطعى الصدور مىدانند، اما اصوليان همۀ اين احاديث را صحيح نمىدانند؛
اخباريان حسن و قبح عقلى را مىپذيرند، اما بر خلاف اصوليان، احكام مستقل عقلى را
حجت شرعى نمىشمارند؛ اصوليان هم در شبهۀ حكميۀ تحريميه و هم در
شبهۀ حكميۀ وجوبيه اصالت البرائه را جارى مىدانند، اما اخباريان تنها
در مورد دوم با آنان