چنانكه از نظر ابزار و ادوات مناسب نيز مفهومى روشن را بيان مىكند.
از آنجا كه هر رزمندۀ مجاهدى مىتواند عمل ارصاد را انجام
دهد و اصولا در جهاد يكى از اصول رزم در كمين دشمن بودن است، پس فقها عنوان مرصد
را در مورد همۀ مجاهدان به كار برده و آنان را به دو دسته تقسيم كردهاند.
(5)
1. المطوعه: عنوان مطوعه به رزمندگانى اطلاق مىشود كه به صورت
داوطلب در جبهه جهاد شركت مىكنند و هرگاه انگيزه جهاد در آنان برانگيخته شود و
تصميم بر شركت در جبهه بگيرند در عمليات جهادى شركت مىجويند و در غير اين صورت به
شغل و كار خود مىپردازند و به امور معاش و زندگى روزمره خود باز مىگردند. اين
گروه (رزمندگان داوطلب) كه در اصطلاح امروز به آنها «ميليشيا» گفته مىشود و نقش
مؤثرى در جنگهاى نامنظم و پارتيزانى دارند و مىتوانند عمليات كمين را به خوبى
انجام دهند از نظر فقه اسلامى داراى امتيازاتى هستند كه از آن جمله مىتوان به
موارد زير اشاره كرد:
الف - سهمى از زكوة به آنها تعلق مىگيرد و مىتوانند بهطور مرتب
و ماهيانه از اين سهم برخوردار باشند؛ (6)
ب - در صورت شركت در جهاد از چهار پنجم غنايم جنگى برخوردار مىشوند؛
(7)
ج - در موارديكه امام (ع) و دولت نيابى صلاح ديدند از «نقل» و
مزاياى ويژه غنايم جنگى و بيتالمال بهرهمند خواهند شد؛ (8)
2. نيروهايى كه خود را وقف جبهۀ جهاد كرده و همواره به صورت
ثابت وظيفه جهاد را بر عهده گرفتهاند. حقوق ثابت اين دسته از مرصدان از بيتالمال
پرداخته مىشود و در عهدنامه مالك اشتر در مورد آنان انتخاب و رسيدگى به امورشان
تأكيد فراوان ديده مىشود. (9)
جمعى از فقها معتقدند حتى در صورت عدم انعقاد قراردادى دائر بر
نحوه حقوق بگيرى «مرصدان» و نيز فرزندانشان، پس از وفات آنها حق مطالبۀ
مستمرى دارند و موقعيت نظامى آنان براى آحاد آنها ايجاد حق مىكند. (10 و 11)
نظام ادارى، توانى است كه همۀ انسانها آن را دارند ولى وقتى
تناسب مسئوليت با توانايى از نظر تعهد وعلم به هم خورد، ناگزير زمينۀ رشد
آفتهاى نظام ادارى فراهم مىشود كه از اهم آفات نظام ادارى استتار و حاجب گرفتن
است. جدايى مديريت از ارباب حاجت و استتار نسبت به نيروهاى سازمان تحت مديريتى،
مدير را از واقعيتها دور مىكند و ارتباطات سازمان را مختل مىكند و نظارت وى را
ضعيف مىگرداند «واجعل لذوى الحاجات منك قسما تفرغ لهم فيه شخصك و