responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 1  صفحه : 144

تجلس لهم مجلسا عاما». (1)

در عهدنامۀ مالك اشتر، امام (ع) حاجب و دربان گرفتن مديران را مورد نكوهش قرار داده و آن را موجب بروز تنگناها شمرده است «فان احتجاب الولاة عن الرعية شعبة من الضّيق». (2 و 3)

منابع

1 - نهج‌البلاغه / نامه 53؛ 2 - نهج‌البلاغه / نامه 53؛ 3 - فقه سياسى 501/7.

استحسان

استحسان، اصطلاحى براى يكى از روش‌هاى اجتهادى در فقه اهل سنت است كه اغلب در عرض قياس مطرح مى‌شود. اين واژه در لغت به معناى «نيكو شمردن» است و در فقه سدۀ نخستين، نمودى از عنصر اجتهاد الرأى بود كه در فقه سدۀ 2 قمرى، به ويژه نزد ابو حنيفه و پيروان او، مفهوم محدودتر و مشخص ترى يافت. مؤلفان كتب اصول فقه كه در سده‌هاى بعد در صدد ارائۀ تعريفى روشن از استحسان بوده اند، تصورى مبهم از ماهيت آن نزد فقيهان سده 2 قمرى داشتند و همين امر موجب مى‌شد تا تشتتى گسترده در تعاريف آنان رخ نمايد. در نگرشى كلى و با لحاظ كردن مشتركات مطرح‌شده در اين تعريفات، مى‌توان به اجمال، استحسان را عدول از حكم قياس به حكمى ديگر، يا به تعبير ديگر عمل نكردن به قياس، در مواردى خاص و به جهتى خاص دانست.

با قطع نظر از ابهام موجود در تعريف، مدافعان استحسان در جهت اثبات حجيت آن به ادلۀ گوناگون تمسك جسته‌اند. مهم‌ترين مستند آنان، آيۀ (فَبَشِّرْ عِبٰادِ اَلَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ اَلْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ‌) (1) و نيز آيات 7 و 145 سوره اعراف و آيات 39 و 55 زمر بود كه مردمان را به پيروى «قول احسن» فراخوانده‌اند. همچنين روايتى از زبان ابن مسعود با مضمون «مارأه المسلمون حسنا فهو عندالله حسن: آنچه را مسلمانان نيكو شمارند، همان نزد خداوند نيكوست»، مورد استناد قرار گرفته، و حتى در اين باره به دليل اجماع نيز تمسك شده است.

استحسان در دو سده نخستين: از مطالعه در عبارات نقل‌شده از صحابه و فقهاى تابعين برمى‌آيد كه نزد ايشان بسيار مرسوم بود كه گزينش اجتهادى خود را نه با تعبيرى قاطع به عنوان حكمى مسلّم از شريعت، بلكه با تعبيرهايى چون «أحب إلى» بيان كنند. مقصود از كاربرد چنين تعبيرهايى نه بزرگ شماردن رأى خود، بلكه گونه‌اى از احتياط در صدور حكم شرعى بود. بعيد نيست كه نخستين كاربردهاى تعبير «استحسن» در لسان فقيهان، بيانى از رأى اجتهادى خود بر همين شيوه بوده است.

در مفهومى نزديك‌تر به تعاريف اصولى از استحسان، يكى از كاربردهاى قديم اين وازه در نقل بخارى از يكى از فقهاى تابعين (گويا از اصحاب رأى) ديده مى‌شود:

«اقرار مريض را به سبب سوءظن او نسبت به وارثان جايز ندانسته است، اما سپس استحسان كرده، گفته است كه اقرار مريض به وديعه، بضاعت و مضاربه جايز تواند بود». در اين كاربرد عنصر عدول از يك اصل، به‌روشنى ديده مى‌شود.

در مورد ابو حنيفه كه به عنوان شاخص‌ترين فقيه در عمل به استحسان شهرت يافته است، مهم‌ترين گزارش كهن، گفتارى از سهل ابن مزاحم است، مبنى بر اينكه

نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 1  صفحه : 144
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست