responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 1  صفحه : 147

عالمانى از ديگر مذاهب چون ابن سمعانى شافعى و ابن حاجب مالكى، اختلاف درباره مشروعيت استحسان را نزاعى لفظى پنداشته‌اند.

در ميان تعريف‌هاى ارائه‌شده از سوى حنفيان، گاه تعاريف ديگرى هم ديده مى‌شوند كه با تعريف‌هاى ياد شده، تفاوت پايه‌اى دارند. برخى از حنفيان، استحسان را ترك عمل به قياس در برخى از موارد شمول آن دانسته‌اند و آن را به گونه‌اى از تخصيص باز گردانيده اند.

اما تعريفى كه آمدى از قول برخى از حنفيان نقل كرده و بر پايۀ آن، استحسان دليلى دانسته شده كه در انديشۀ مجتهد خطور مى‌كند و كلمات را ياراى بيان آن نيست، برداشتى غريب است كه راه را بر ناقدان مى‌گشايد.

با وجود نمونه‌هايى از كاربرد تعبير استحسان در فقه مالك و ستايشى كه ابن قاسم، به نقل از مالك، درباره استحسان آورده است، در سده‌هاى بعد هرگز مالكيان همچون حنفيان به كاربرد استحسان شهرت نيافته‌اند. از پيشينيان مالكى، اصبغ بن فرج، كاربرد استحسان را در فقه غالب‌تر از قياس دانسته است، اما دربارۀ ماهيت استحسان مالكى، باجى به اجمال آن را دليلى قوى‌تر از دليل ديگر شمرده، و ابن انبارى به‌روشنى آن را به كار گرفتن «مصلحت جزييه» در برابر يك قياس كلى دانسته است. ابن عربى در تفسير استحسان مالكى، آن را برگزيدن «ترك مقتضاى دليل بر طريق استثناى ترخص»، به دليل معارضۀ وجهى معارض در برخى از مقتضيات آن دانسته است. وى استحسان را بر چند قسم تقسيم كرده است: ترك دليل به جهت مراعات عرف، ترك آن به جهت مصلحت، ترك آن به جهت اجماع و ترك آن به جهت گريز از عسر و حرج. در يك مقايسۀ كلى بايد پذيرفت كه استحسان در فقه مالكى، دامنه‌اى محدودتر نسبت به فقه حنفى دارد و يكى از مبانى اصلى آن رعايت مصالح است كه همواره از مميزات فقه مالكى به شمار مى‌رفته است. وجود محدوديت‌هايى در كاربرد استحسان نزد مالكيان و رواج نداشتن نامگذارى اين روش به استحسان نزد آنان، موجب شده تا برخى از اصوليان مالكى، با قاطعيت مالكيان را در كنار شافعيان از مخالفان استحسان به شمار آورند.

در فقه حنبلى، نمونه‌هايى از عمل به استحسان و عدول از قياس، با تصريح به اصطلاح استحسان در كتب مسائل احمد، نقل‌شده، و گاه نيز از ديگرسو نكوهش استحسان بى‌پايه از زبان احمد نقل‌شده است. از همين رو، گاه نام حنبليان در شمار پذيرندگان استحسان و گاه در عداد مخالفان آن آورده شده است.

درباره ديگر مذاهب فقهى، به‌اختصار بايد بيان داشت كه زيديان در تأييد استحسان با حنفيان همراهند؛ اماميه و ظاهريه، اساس مشروعيت قياس و به تبع آن استحسان را انكار دارند؛ اما اباضيه، اگرچه استحسان بى‌پايه را به نقد مى‌گيرند، در روش‌هاى فقهى خود از عمل به استحسان روى‌گردان نبوده‌اند. (2 و 3)

منابع

1 - زمر / 18؛ 2 - دائرة المعارف بزرگ اسلامى 8 / 167-165؛ 3 - فقه سياسى (درآمدى بر حقوق اسلامى تطبيقى) / 95-40.

استراتژى اقتصادى

واژه «استراتژى» (Strategy) كه اكنون در زبان فارسى از آن به «راهبرد» تعبير مى‌شود، مفهومى است كه از

نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 1  صفحه : 147
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست