كردهاند. (24) و
نيز فقهاى حنفى «فدا» به معناى مبادله اسيران با دريافت غرامت را مردود دانسته و
آن را مغاير با هدف اسلام كه گرايش كفار به اسلام است تلقى نموده و اصولا آيه «منّ»
و «فدا» را منسوخ با آيات سوره توبه دانستهاند. (2)
ابو يوسف از فقهاى
حنفى «فدا» را قبل از تقسيم غنايم جايز شمرده و برخى نيز در موارد ضرورت و نياز
مبرم به تقويب مالى دولت اسلامى، آن را تجويز كردهاند. (26)
فقهاى مالكى و حنفى
راه ديگرى را براى دولت اسلامى در رفتار با اسيران جنگى گشوده و گفتهاند: امام مىتواند
اسيران را آزاد و با آنها قرارداد ذمه منعقد نمايد تا در دار الاسلام طبق شرايط
ذمه زندگى نمايند. (27)
فقهاى شافعى و
حنبلى رفتار با اسيران جنگى را در چهار حالت محصور دانستهاند: قتل، استرقاق، من و
فدا، ولى قبول قرارداد ذمه را مانعة الجمع با چهار مورد مذكور ندانسته ولى جايگزين
آنها نيز نشمردهاند. (28)
برخى از فقهاى
معاصر اهل سنت «قتل» و «استرقاق» را بهطور كلى نفى نموده و رفتار با اسيران را در
«منّ» و «فدا» منحصر كردهاند. (29)
هنگامىكه رزمندگان
مسلمانى به اسارت دشمن درمىآيند، دولت اسلامى موظف است به تناسب برخورد دشمن با
اسيران جنگى، اقدام مشابهى را مبذول دارد. در صورتى كه دشمن حاضر به مبادلۀ
اسرا شود و متقابلا اسيرانى از دشمن در دست مسلمانان باشند، خواه ناخواه دولت
اسلامى مبادرت به مبادله اسيران خواهد كرد، چنانچه در سيره پيامبر (ص) نيز نمونههايى
از اين نوع مبادله ديده مىشود (30).
هرگاه در
جبهۀ اسلام اسير قابل مبادلهاى وجود نداشته باشد و دشمن آمادۀ قبول
فديه و «جان بها» براى اسيران مسلمان باشد، هزينههاى لازم از طريق بيتالمال
پرداخته خواهد شد (31).
در صورت استرقاق
اسيران مسلمان توسط دشمن، بر اساس تاكيدى كه اسلام بر آزادسازى بردگان مسلمان و بهطور
كلى آزاد كردن بردگان دارد از طريق بيتالمال و مفاد آيۀ زكوة كه مصارف آن
شامل آزادى بردگان نيز مىشود، اسيران جنگى مسلمان خريدارى و اراد شوند (32).
توضيح اين نكته
ضرورى است كه دشمنى كه در حال جنگ يا پس از آن دستگير شود، اسير خوانده مىشود.
اسير گرفتن در گرماگرم جنگ براى مقاصد مادى و نفع طلبى ممنوع بوده و همچنين از
كشتن اسراى مجروح منع شده است.
اسرايى كه در حال
تداوم جنگ گرفتار مىشوند، تصميمگيرى درباره آنها موكول به امام و رهبر مسلمين
است (33) و كسانىكه پس از خاموش شدن جنگ دستگير مىشوند كشته نمىشوند و درباره
آنها بر اساس آيۀ: (فَإِمّٰا مَنًّا بَعْدُ وَ إِمّٰا فِدٰاءً) (34) عمل مىشود:
1. با صلاحديد امام
مسلمين آزاد مىشوند (من)؛
2. در برابر غدير و
مالى كه مىپردازند، رها مىشوند و همچنين از راه مبادلۀ اسراء (فداء)؛ در
احاديث اسلامى طريقۀ سومى ذكر شده است (35) كه امام مسلمين بتواند از راه
اعمال مقابله به مثل دشمن را از چنين عمل غير انسانى باز بدارد.
علامه حلى مىگويد:
«فلسفۀ استرقاق آنست كه اينان هرگاه در دست مسلمين بمانند اميد بيشترى به
هدايت