آنها كه دشمن ما
هستند تبليغاتى كردهاند و متأسفانه بعضى از افراد جامعه ما تحت تاثير قرارگرفته
اند، در حالى كه نبايد قرار مىگرفتند. استعمارگران به نظر ما آوردند كه اسلام
حكومتى ندارد، تشكيلات حكومتى ندارد، بر فرض كه احكام داشته باشد، مجرى ندارد و
خلاصه، اسلام فقط قانونگذار است، واضح است كه اين تبليغات جزئى از نقشه
استعمارگران است. (4)
متأسفانه امروز هم
با توجه به اينكه بيست سال از انقلاب و حكومت اسلامى ما مىگذرد و اين همۀ
آثار و بركات، در جامعۀ اسلامى ما و جهان اسلام مشاهده مىشود و موجبات
بيدارى جهان اسلام را فراهم كرده است و احكام اسلام را اجرا كرده، اين ديدگاه توسط
دشمنان و ايادى داخلى آنان و برخى مسلمانان فريب خورده و نا آگاه هر چند در سطح
اندك، وجود دارد.
ديدگاه دوم كه قائل
به وحدت دين و سياست است، اعتقاد دارد، اسلام به تمام احتياجات انسان در مسائل
مربوط به زندگى و يا عالم پس از مرگ توجه و عنايت دارد؛ از آن هنگام كه نطفۀ
انسان منعقد مىشود، تا لحظهاى كه وارد گود مىشود و عواملى مختلفى كه پس از مرگ
با آن روبهروست.
بر اساس اين
ديدگاه، اسلام داراى احكام سياسى، اجتماعى، اقتصادى و... است و دين جامع و گستردهاى
است كه مقررات و قوانين، بر اساس دولت و حكومت پى ريزى شده است. اسلام هم دين است
و هم دولت، همعقيده است و هم نظام، هم عبادت و اخلاق و تشريع است و هم اقتصاد و
سياست و حكومت، اين ديدگاه مورد تاييد قريب به اتفاق علماى متعهد و فقهاى شيعه
قرارگرفته است.
حكومت اسلامى كه
يكى از اساسىترين دستاوردهاى انقلاب اسلامى است، بر اساس همين ديدگاه شكل گرفت.
معمار انقلاب و موسس حكومت اسلامى، امام خمينى قدس سره در اين باره مىگويد:
آن روز كه در غرب
هيچ خبرى نبود و ساكنانش در توحش به سر مىبردند و آمريكا سرزمين سرخپوستان نيمه
وحشى بود، دو مملكت پهناور ايران و روم محكوم استبداد و اشرافيت و تبعيض و تسلط
قدرتمندان بودند و اثرى از حكومت مردم و قانون در آنها نبود خداى تبارك و تعالى به
وسيله رسول اسلام صلىالله عليه و آله قوانينى فرستاد كه انسان از عظمت آنها به
شگفت مىآيد. براى همۀ امور قوانين و آداب آورده است. براى انسان پيش از
آنكه نطفهاش منقعد شود تا پس از آنكه به گور مىرود، قانون وضع كرده است.
همانطورىكه براى وظايف عبادى قانون دارد، براى امور اجتماعى و حكومتى قانون و راه
و رسم دارد. حقوق اسلام يك حقوق مترقى و متكامل و جامع است. كتابهاى قطورى كه از
دير زمان در زمينههاى مختلف حقوقى تدوين شده از احكام قضا و معاملات و حدود و
قصاص گرفته تا روابط بين ملتها و مقررات صلح و جنگ و حقوق بين الملل عمومى و
مصنوعى، شمهاى از احكام و نظامات اسلام است. هيچ موضوع حياتى نيست كه اسلام
تكليفى براى آن مقرر نداشته و حكمى درباره آن نداده باشد.
دستهاى اجانب براى
اينكه مسلمين و روشنفكران مسلمان را كه نسل جوان ما باشند از اسلام منحرف كنند
وسوسه كردهاند كه اسلام چيزى ندارد.... (5)
اين ديدگاه قائل
است كه دين اسلام، دينى جامع است و در همۀ زمينهها، احكام و قانون دارد،
براى