زمينهسازى براى
اقامه عدل و اصلاح جامعه؛ در حقيقت به معنى تحريف همۀ تعاليم و احكام اسلام
است.
منبع
فقه سياسى، 188/2.
اصل برائت
اصل برائت: حكم به برائت
ذمّه مكلف از تكليف هنگام شك در آن.
اصل برائت از اصول
عملى است كه هنگام شك در اصل تكليف و دست نيافتن به دليلى معتبر از كتاب، سنّت،
اجماع و يا عقل به آن رجوع مىشود و مفاد آن برداشته شدن مسئوليت تكليف مجهول از
عهده مكلّف است. اصل برائت به اصل برائت شرعى و اصل برائت عقلى تقسيم مىشود مفاد
اولى، حكم شارع به مباح بودن ارتكاب يا ترك چيزى است كه حكم واقعى آن مشكوك است و
مفاد دومى، حكم عقل به عدم عقاب بر ارتكاب يا ترك آن است. (1)
كاربرد اصل برائت
در مواردى است كه حكم وجوب شرعى در آن موارد مشكوك بوده و حكم الزامى مورد ترديد
باشد، در چنين مواردى عقل، حكم به برائت مىكند. زيرا مسئوليت خواستن بدون بيان
روشن به دور از عقل است.
كاربرد اصل برائت
در حقوق عمومى از آن نظر اهميت دارد كه بسيارى از وظايف دولت در مورد حقوق ملت و
نيز مسئوليتهاى مردم در مورد حقوق دولت كه در شريعت اسلام به آنها اشاره نشده با
اصل برائت مردود شمرده مىشود. (2)
اصل برائت علاوه بر
معناى فقهى، داراى مفهوم اعتقادى و سياسى نيز هست و اين اصل مانند همۀ اصول
و احكام مستند به نص قرآن؛ يك اصل اسلامى و قرآنى است و نخستين آيۀ توبه بر
آن دلالت صريح دارد:
«برائت خدا و رسولش
به كسانى باد كه از مشركان با شما عهد بستند (سپس آن را شكستند)».
اصل برائت هم
جنبۀ اعتقادى دارد و به خدا مربوط است و هم با پيروى عملى از پيامبر (ص) در
ارتباط بوده و از سوى ديگر دو بعد اعتقادى و عملى برائت از اطلاق نسبت به خدا و
رسول خدا (ص) قابل استنباط است. زيرا هر آنچه كه به آن دو منسوب باشد ريشه در
اعتقاد توحيدى و شريعت الهى دارد. (4)
برائت در ترجمههاى
فارسى به واژه بيزارى تعبير شده و شايد اين واژه به دليل بعد احساسى و عاطفى آن،
براى بيان معنى و مفهوم اصل برائت رسا و كافى نباشد.
برائت به معناى
دورى جستن و كنارهگيرى كردن و نوعى منزوى كردن (بايكوت) دشمن است كه در شرايط صلح
به منظور باز داشتن دشمن از سوء استفاده از روابط صلحآميز بر عليه اسلام و امت
اسلامى به شيوهاى مناسب با مقتضاى زمان انجام مىشود.
در تعبيرى از امام
راحل (قدس سره) برائت يعنى توطئههاى جهانخواران راست و چب به ويژه امريكاى
چپاولگر، متجاوز و اسرائيل جنايتكار را به گوش جهانيان رساندن است. و يا برشمارى
جنايات اين جانيان و از جهانيان استمداد جستن و براى قطع ايادى آنان و اصلاح حال
مسلمانان به خدا ملتجى شدن (5) مىباشد.