ندارد.
اميرالمومنين (ع) در اين باره مىفرمايد: «بنده ديگرى مباش كه خداوند تو را آزاد
قرار داده است». (1)
ولايت و سلطنت بر
خلق، تنها از آن خدا است كه خلق را آفريده و بر آفريده، تنها اطاعت آفريدگار واجب
است. البته منافع اين اطاعت نيز به مخلوق باز مىگردد؛ زيرا خالق متعال، بىنياز
مطلق است و اين خلق است كه هماره به او نيازمند و با اطاعت و بندگى خداى خويش، فقر
و نياز خود را بر طرف مىكند. اطاعت خدا تنها با اطاعت برگزيدگان و فرستادگان او،
يعنى كسانىكه خدا امر به اطاعتشان كرده، تحقق مىيابد؛ از اين رو، اطاعت آنان بر
خلق واجب است و اين اطاعت براى مردم عين رهايى و آزادى است؛ زيرا بندها و گرههاى
وجود آنان را مىگشايد و به هدف غايى خلقت رهنمونشان مىكند.
حدود آزادى: آزادى
افراد در برابر يكديگر از حقوقى نيست كه در ابتدا بتوان به ديگرى داد يا از وى
ستاند، جز در مواردى خاص، مانند به بردگى گرفتن اسيران جنگى با شرايطى خاص و يا
آزاد كردن برده از سوى مولا.
تحقق آزادى انسانها
در ارتباط با هم، نيازمند چارچوب و ضوابطى است كه از افراط و تفريط جلوگيرى كند
وگرنه، به هرجومرج و استبداد و ديكتاتورى و در نتيجه سلب آزادى افراد، منجر مىشود.
اسلام با تشريع امر
به معروف و نهى از منكر و تحت عناوين «معروف» و «منكر» چارچوب آزادى را تعيين
كرده، يعنى انسانها تنها، در چارچوب «معروف» مىتوانند در زمينههاى مختلف
فرهنگى، اقتصادى و سياسى فعاليت كنند و بايد از انجام دادن هر فعاليتى كه عنوان
«منكر» بر آن صادق است، بپرهيزند.
انواع
آزادى:ارادى به اعتبار فعاليتهاى گوناگون آدمى به انواع زير
تقسيم مىشود:
1 - آزادى
عقيده:انسان در انديشيدن و اعتقاد آزاد است و كسى نمىتواند
ديگرى را به انتخاب دينى خاص مجبور كند؛ چنانكه كسى بر باقى ماندن بر دين منتخب
خود نيز مجبور نمىشود؛ ولى اگر كسى با آزادى، آيين اسلام را اختيار كرد، حق تغيير
آنرا ندارد.
كافرانى كه در
سرزمين اسلامى زندگى مىكنند، بر اساس ضوابطى، در ابراز عقيده خود - بدون فراخوان
مسلمانان به آن - آزادند. همچنين در انجام دادن مراسم عبادى و نيز عمل بر طبق
شريعت خود در ازدواج، ارث و معاملات، آزادى دارند؛ به شرط آنكه آنچه نزد مسلمانان
منكر است، بهطور علنى مرتكب نشوند. آنان براى حل اختلافهاى خود مىتوانند نزد
قاضى مسلمانان يا قاضى خودشان مراجعه كنند و دولت اسلامى تا جايىكه به حال
مسلمانان ضرر و با مصالح كشور اسلامى منافات نداشته باشد، نمىتواند در شؤون آنان
دخالت كند؛
2 - آزادى
بيان و قلم:بر اساس اصل حريت، آدمى در ابراز انديشهها
و افكار خود و نيز چاپ و نشر آنها آزاد است، اما پرهيز از دروغ، نشر باطل و
منكرات، اهانت به فرد يا جامعه و آنچه موجب تضعيف نظام و امت اسلامى است، واجب و
ارتكاب آنها حرام است؛ از اين رو، چاپ و نشر محصولات فرهنگى و كتابهاى منحرف جايز
نيست و دولت اسلامى مىتواند از آنها جلوگيرى كند و يا در صورت نشر، آنها راجع
آورى كند. دولت اسلامى همچنين در دوران جنگ مىتواند از فعاليت مطبوعاتى كه سبب
تضعيف روحيۀ رزمندگان