6. حمايت از جنبشهاى
اسلامى به دليل همبستگى اعتقادى؛
7. مداخله به صورت
كمك و حمايت در مورد آن طرف درگيرى و مخاصمه كه مظلوم واقعشده و استمداد كرده
است؛
8. مداخله براى كمكرسانى
در مقاصد انسانى مانند كمكهاى اقتصادى و علمى؛
9. مداخله در جهت
سركوب و ريشهكن كردن تجاوز و متجاوز.
حسن نيت، شاخص
مشروعيت مداخله بىشك دخالتهاى سياستهاى استعمارى در گذشته و همچنين نفوذ و
سياست سلطه در عصر نوين استعمار، بر اساس همين ادعاها و بهانههايى بوده است كه ما
در «حوزۀ اختصاصى و امور داخلى كشورها بودن» آنها مناقشه روا داشتيم.
همانطوركه
كلمۀ استعمار (كه به معناى درخواست عمران و آبادانى است) نشان مىدهد،
همۀ سياستهاى استعمارى كه در شؤون مختلف داخلى كشورهاى ضعيف و كوچك اعمال
نفوذ كرده و استقلال و آزادى آنها را پايمال كرده و سرانجام دست به غارت منافع و
منابع آنها زدهاند، روز اول مدعى حمايت و كمك در جهت اهداف بشردوستانه بودهاند و
امروز نيز سياست سلطه و استكبار، شعارهاى فريبنده رشد و توسعه را بهانه تعميق هرچه
بيشتر دادن به نفوذ سياسى، اقتصادى و فرهنگى خود در كشورهاى جهان سوم قرارداده
است.
ولى از آنجا كه
سوءاستفاده از يك حقيقت هيچگاه دليل بر بطلان و يا خطاى آن نيست، در اين مورد نيز
بايد بين آنچه كه ما آن را حوزه حقوق عمومى و صلاحيتهاى همگانى و انسانى مىناميم،
و آنچه كه همواره بهانه و وسيله سوء استفاده استعمار كهنه و نو قرارگرفته، مرز
مشخص و شاخص روشنى قراردهيم و اين مرز و شاخص چيزى جز حسن نيت نمىتواند باشد.
كشورى كه با حسن نيت دست به اقداماتى در زمينههاى دهگانه ذكر شده مىزند، در
مقايسۀ با مداخلۀ تجاوزكارانه و به قصد فريب و استعمار و استثمار
كشورهاى استكبارى، عمل و رفتارش انسانى و حداقل خيرخواهانه است.
با احراز حسن نيت
مىتوان خطاهاى جزيى را هم ناديده گرفت و از مؤاخذه آنها صرفنظر كرد، ولى مداخله
با سوء نيت و به قصد سلطه واستثمار حتى اگر به سود كشور مداخله شده باشد، هرگز
قابل اغماض واضحترين و مهمترين مداخله در شؤون داخلى كشورها، امروز مشروع ترين و
عادى ترين كار سياسى ابرقدرت هاست، دخالت براى تحميل و تثبيت رژيم هاى وابسته و
غير مردمى بر ملتها و زير پا گذاردن خواست اكثريت مردم كشورها و مشروعيت بخشيدن
به حاكميتهاى تحميلى، از جنايت آميزترين و تجاوزكارانه ترين سياستهاى مداخله
گرانه است كه امروز جزيى از سياستهاى سلطه و استكبار محسوب مىشود.
نظام بينالمللى
كنونى با اعطاى شخصيت حقوقى به اينگونه رژيم هاى وابسته و غير مردمى و تحميلى،
اراده و استقلال و حاكميت ملتها را ناديده مىگيرد و هر نوع يارى رساندن به چنين
ملتهاى اسير و دربند را