responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 1  صفحه : 231

اقتصاد غرب و اقتصاد اسلامى در بهره‌گيرى از عقلانيت همسو هستند اما اين بدان معنا نيست كه هر دو نظام از عقلانيت تفسير واحدى داشته باشند. عقلانيت به عنوان يك عنصر مؤثر در اقتصاد سياسى اسلام داراى مفهوم و قلمروى وسيع‌ترى از عقلانيت غرب است.

بى‌گمان در اقتصاد سياسى اسلام، تأمين رفاه عمومى از اهداف اصلى دولت محسوب مى‌شود و اين خود يك اصل عقلانى در انديشۀ اسلام به شمار مى‌آيد، اما توجه به اين نكته مهم است كه رفاه مطلوب در اسلام رفاهى است كه انسان را بر انجام وظايف او قادر سازد. در اينجا نيز عقلانيت غرب با عقلانيت به معناى دارالاسلام از يكديگر جدا مى‌شوند.

شاخص عمده اقتصاد سياسى اسلام، مسئله سازى در موضوعات مهمى مانند: توفير و توزيع عادلانه درآمدهاى عمومى، توسعۀ ثروت از راه توسعه اشتغال، تعديل قدرت درآمد دولت و نحوه بهره‌بردارى از منابع ثروت‌هاى عمومى و نظاير آن بوده كه با مفهوم اقتصاد دولتى كاملا متمايز است.

تنها ايدئولوژى و معرفت‌شناسى نيست كه اقتصاد سياسى اسلام را متمايز مى‌كند، بلكه نكته مهم در روش‌شناسى اين نوع اقتصاد توجه به «جريان رشد انسان» است و نگاه به او به عنوان حقيقتى است در حال رشد و ماندگار كه از پلى چون اقتصاد هم عبور مى‌كند.

به عبارت ديگر هدفدار بودن نظام اقتصادى در اسلام مهم‌ترين عامل اثرگذار در روش‌شناسى اقتصاد سياسى اسلام است.

مى‌توان گفت كه اقتصاد اسلامى به ميزان عمل به آن، نتيجه‌بخش است و فرد و جامعه به همان اندازه كه پايبند به اصول و آموزه‌هاى اقتصاد اسلامى است از نتايج آن نيز بهره‌مند خواهد شد.

اين نظريه، اختصاص به اقتصاد اسلامى ندارد بلكه نظام عبادى، نظام سياسى، فرهنگ‌سازى و حتى نظام دفاعى اسلام نيز چنين است و نتايج همواره به ميزان التزام به آموزه‌هاى اسلامى بستگى دارد.

در روش‌شناسى اقتصاد سياسى اسلام نبايد از نظام سياسى و انديشه سياسى اسلام غفلت ورزيد، اقتصاد و سياست به عنوان دو نظام وابسته به يكديگر در اسلام مطرح هستند، نه نظام سياسى اسلام بدون اقتصاد مطلوب شريعت، نتيجۀ مثبت مى‌دهد و نه اقتصاد سياسى اسلام در خلع حكومت و يا در بستر حكومت فاسد به لحاظ اسلامى نتيجۀ مطلوبى به بار مى‌آورد.

محور اصلى هر دو نظام يعنى نظام اقتصاد سياسى اسلام و نظام سياسى اسلام، دولت امامت است كه به هر دو نظام مذكور معنا مى‌دهد.

در حوزه بحث اقتصاد اسلامى، امامت جامعه اسلامى به معنى يك اقتصاددان اسلامى تفسير نمى‌شود كه صرفا به خاطر فقاهت و اجتهاد مطلقى كه دارد از ديگران متمايز است بلكه بايد به او به عنوان يك مهندس حرفه‌اى نگريست كه در كنار دانش لازم براى طراحى مهندسى، تجربه و آگاهى از موقعيت و همۀ مسائل مربوط به پروژه را داراست و قدرت منطبق كردن قواعد علمى مهندسى با شرايط پروژه را نيز آزموده است.

سياست‌هاى كلى اقتصاد سياسى اسلام در زمينه مبارزه با فقر و يا اهميت بيشتر دادن به بازدهى كار و كاهش دادن نقش سرمايه در محاسبات اقتصادى، رويكردى با نام سوسياليزم اسلامى را به وجود آورده

نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 1  صفحه : 231
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست