وابستگى اقتصاد به معنى عام و اقتصاد سياسى به مفهوم خاص به اين
عوامل به معناى وابستگى هر شىء به اركان و عناصر تشكيلدهنده آن است، كه هرگز نمىتوان
ماهيت اشيا را به اجزاى تشكيلدهنده آن وابسته شمرد.
ملاك وابستگى اقتصاد به معناى منفى آن وابستگى اقتصاد به عوامل
بيرونى و شرايط و امورى است كه از ماهيت اقتصاد بيرون و بيگانه هستند، يعنى
وابستگى اقتصاد به امر غير اقتصادى. وابستگى بودن اقتصاد به عواملى كه از متغيرهاى
اقتصادى بهحساب نمىآيند موجب وابستگى مىشوند. اثرگذارى متغيرهاى غير اقتصادى در
فرايند اقتصاد به معناى غير اقتصادى كردن اقتصاد است. لكن بايد اذعان كرد كه عوامل
و متغيرهايى كه رابطه مستقيم با اقتصاد دارند اندك نيستند و بيشتر عوامل و
متغيرهاى اجتماعى، سياسى، فرهنگى، روانى و حتى خصوصيات فردى انسانها به نحوى در
رابطه با مسائل اقتصادى و درگير با اقتصاد هستند. اين عوامل را بايد به قلمروى
مسائل كنونى همچون خاك، زمين، هوا، معادن، اوضاع جوى و نظاير آن نيز تسرى داد.
بىگمان گونههاى مختلفى از وابستگى در اقتصاد اجتنابناپذير است و
نهتنها منفى نيست بلكه بهطور كامل مثبت و در استقلال اقتصادى مؤثر و لازم است؛
مانند بستگى به نظارت و كنترل، قانون، برنامه، تشكيلات، بودجه و موازنه هاى لازم
كه جملگى از عناصر اقتصادى و از مقومات آن به شمار مىآيند.
منبع
فقه سياسى 180/4-179.
اقتصاد وابسته به سلطه
نوعى از اقتصاد وابسته، اقتصاد وابسته به سياست سلطه است، سياستى
كه بازسازى و توسعۀ اقتصادى را از راهاندازى و استفاده از جنگها دنبال مىكند.
تجربۀ جنگ بينالمللى دوم نشان داد كه كشورهايى كه به دلايل
مختلف و از آن جمله شرايط اقليمى از آسيبهاى جنگ به دور ماندهاند، با استفاده از
شرايط به وجود آمده با پوشش بازسازى اقتصاد كشورهاى آسيبديده از جنگ به كمك آنها
شتافته و از اين رهگذر به نوسازى و توسعه اقتصاد خود پرداختهاند.
اين شيوه را به ظاهر با عنوان كمك و همكارى و تحت شعارهاى
بشردوستانه پيش بردهاند، در حالى كه ماهيت عمل، سلطه جويانه بوده و هدف نهايى،
بهرهورى از آثار تخريبى جنگ بوده است.
به اين ترتيب امريكا در هر دو بخش از شرايط پيش آمده در جنگ بينالمللى
استفاده كرد و به اقتصاد برتر دست يافت و هر بار كه نيازى به نوسازى و توسعه
اقتصادى احساس كردند، از اين شيوه بهره بردند و با راهاندازى جنگهاى محلى و
منطقهاى زمينه را براى فعال كردن صنايع نظامى از يكسو و مشاركت در سازندگى و
بازسازى كشورهاى آسيبديده از جنگ آماده كردند.
اين نوع توسعۀ اقتصادى نيز صرفنظر از ماهيت غير انسانى آن
اصولا اقتصاد وابسته به جنگ است و در حقيقت بايد آن را از بدترين شكل اقتصاد
وابسته به شمار آورد.
بىگمان آگاهى ملتها از چنين طرفندها و توطئهها، آينده اين نوع
توسعه اقتصادى را تاريك و غير قابل