responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 1  صفحه : 242

زمين است و در لغت از ماده لجا به معناى پناه جستن، تكيه و استناد كردن و مدد طلبيدن، و نيز به معناى اختصاص چيزى به كسى، يا واداشتن كسى به انجام دادن كارى به اكراه آمده است. مفهوم اصطلاحى الجاء و تلجئه در زمين‌دارى و روابط زمين‌داران متجلى مى‌شود.

در واقع اين رسم به نوعى اقطاع استغلال شباهت داشت و مى‌توان آن را اقطاع جعلى، يا ناخواسته اى دانست كه در آن كسى براى رهايى از آزار و ستم مأموران دولتى و دولتمردان، زمين خود را به شخصى صاحب نفوذ و قدرتمند واگذار مى‌كرد و از حمايت او برخوردار مى‌شد و خود به عنوان مقطع بر همان زمين كار مى‌كرد. اين روش مى‌توانست از سوى پناه خواهنده، و هم از سوى پناه دهنده درخواست و اجرا شود.

پيشينۀ اين شيوۀ زمين‌دارى به پيش از اسلام باز مى‌گردد و در قلمروى ايران و روم شرقى رايج بوده است. در عصر اسلامى از روزگار «فتوح»، رسم الجاء ديده مى‌شود و مى‌توان حدس زد كه از ايران و روم به ميان عرب‌ها راه‌يافته است؛ براى مثال وقتى مسلمانان آذربايجان را فتح كردند، عشاير عرب از شام و عراق به آنجا سرازير شدند و بر اراضى كشاورزى غلبه يافتند و بعضى از اراضى را نيز خريدند. آنگاه خرده مالكان روستايى براى برخوردارى از حمايت آنان، اراضى روستاهاى خود را به الجاء ايشان دادند و خود به عنوان كشتكاران و زارعان و زمين‌داران جديد به كار بر روى همان اراضى پرداختند. رسم الجاء به روزگار جور و ستم حكام، و اغلب در پى آشوب ها و نابسامانى‌ها بيشتر رواج مى‌يافت و زمين‌داران كوچك براى فرار از فشارهاى مالياتى و اقتصادى رقبۀ املاك خود را به مالكان بزرگ و متنفذ واگذار مى‌كردند. غالب اشاراتى كه در منابع به الجاء اراضى شده، نشان مى‌دهد كه زمين‌داران براى آنكه از زياده ستانى و طمع كارگزاران دولت در امان بمانند، تن به الجاء مى‌دادند.

اراضى الجائى به سبب نفوذ و اعتبار پناه دهنده يا حامى، از بعضى ماليات‌ها معاف مى‌شد، ولى خود ملك مى‌توانست، در عمل در دست صاحبان اصلى بماند و حتى آن را مى‌فروختند و به ارث مى‌گذاشتند. صاحبان اصلى املاك الجائى، عشر درآمد زمين را به حامى مى‌دادند و اين البته غير از عشريه‌اى بود كه بايد به بيت‌المال مى‌پرداختند.

منابع

1 - دائرة المعارف بزرگ اسلامى 3/10، 2 - فقه سياسى 60/4-52.

الفت

الفت از نظر اخلاقى به حالتى گفته مى‌شود كه بين دو يا چند نفر به صورت توافق روحى و انس و پيوند خاص معنوى ظاهر شده و موجب آن مى‌شود كه آنان به يكديگر خو گرفته و از كينه‌توزى، خصومت و اختلاف به دور باشند.

الفت و انس از غرائز فطرى انسان به شمار مى‌رود و انگيزه آن چيزى جز خواست طبع انسانى نيست و به همين دليل نامى كه بر اين موجود نهاده شده، از ريشۀ انس گرفته‌شده و ويرا انسان (1) و انس (2) و ناس (3) و اناس (4) ناميده‌اند كه به عقيدۀ بعضى از لغويين از مادۀ انس اشتقاق يافته است.

انسان به حكم فطرت و طبع اولى، خواستار انس و

نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 1  صفحه : 242
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست