الفت با همنوع خويش است و بر اساس آن از تنهايى، عزلت، توّحش و
زندگى مجرد انفرادى، گريزان مىباشد.
اين خود يكى از مزايايى است كه انسان را از ساير موجودات جنبنده
مشخص و ممتاز مىگرداند، چنانكه امتياز حيوانات اهلى نيز به اين است كه بهطور
اكتسابى به حالت انس مىگرايند.
صرفنظر از انگيزه فطرى، اصولا انسان به جهت نيازمندىهاى گوناگونى
كه در مسير زندگى خويش دارد، نيازمند به الفت و ارتباط با ديگر انسانهاست و از
اين رهگذر است كه پيوسته به دوستى، يگانگى و برادرى نياز ضرورى احساس مىكند. (5)
در هر حال الفت را چه امر فطرى انسان بدانيم و چه احتياجات زندگى
را انگيزه آن بهحساب آوريم، طبع انسانى آمادگى كامل براى پذيرش اين حالت را دارد.
زيرا توافق و سنخيت كه پايۀ اصلى تحقق الفت، انس، همبستگى و
يگانگى است در نهاد همۀ انسانها وجود دارد.
ابن مسكويه از حكيم ارسطو نقل مىكند:
چيزهايى كه بالطبع با هم مختلفند، تشكل نمىپذيرند و نمىتوان آنها
را به طرز منظمى با هم تركيب و تأليف نمود اما چيزهايى كه مشابه يكديگرند در هم
تأثير مىبخشند و مشتاق يكديگر مىشوند. (6)
اين مطلب را نيز بايد توجه داشت كه فطرى بودن الفت و انس و يا
انگيزه فطرى داشتن اين خصلت انسانى بهتنهايى براى تحقق بخشيدن به آن كافى نيست.
نخستين وظيفۀ بشر ايجاد وسايل و تمهيدات الفت و پيوندهاى
اخلاقى و تحقق بخشيدن به عوامل دوستى، يگانگى، عواطف عمومى و محبت به هم نوع است.
به همين دليل است كه اسلام تنها به دستورات و توصيهها اكتفا نكرده
و براى ايجاد حالت الفت، يگانگى و دوستى در ميان افراد جامعه اسلامى، اعمال و
وظايفى را مقرر داشته كه خود از عوامل به وجود آورنده اين حالت اخلاقى است.
بسيارى از دستورات اجتماعى اسلام در انجام فرايض دينى از همين
ديدگاه نشأت مىگيرد. يكى از اين مراسم باشكوه برگزارى نمازهاى يوميه، جمعه و
عيدين بهطور اجتماعى و يكپارچه است، تا انسى كه در طبيعت بشرنهفته است، فعليت
پيدا كند و نيز فلسفۀ حج و ساير عبادتهاى دستهجمعى مىتواند دليل واضحى بر
اهتمام شارع اسلام نسبت به تحكيم الفت، اتحاد و همبستگى در جامعه اسلامى باشد.
از سوى ديگر، اسلام در مورد نفى عوامل اختلاف و تشتت و هرآنچه كه
بر يگانگى و همبستگى جامعه اسلامى لطمه وارد مىآورد، دستورات اكيدى صادر كرده و
مسلمانان را از اين نوع عوامل شيطانى برحذر داشته است و قرآن بهطور صريح الفت و
يگانگى را به خدا و اختلاف و تشتت را به شيطان نسبت داده است. (7) (... وَ يُذْهِبَ
عَنْكُمْ رِجْزَ اَلشَّيْطٰانِ وَ لِيَرْبِطَ
عَلىٰ قُلُوبِكُمْ...) (8) و (إِنَّمٰا يُرِيدُ اَلشَّيْطٰانُ أَنْ يُوقِعَ
بَيْنَكُمُ اَلْعَدٰاوَةَ وَ اَلْبَغْضٰاءَ...). (9)
الفت و همزيستى و سازش اساس روابط اخلاقى جامعه مسلمين را تشكيل مىدهد
و اين حقيقت را ما مىتوانيم از مجموعۀ دستورات اخلاقى اسلام كه در زمينههاى
مختلف آمده است به دست آوريم. (10)