responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 1  صفحه : 286

گفتارى از حضرت على (ع) است كه در واكنش نسبت به شعار «لا حكم الا لله» محكمه، ايراد شده است؛ در اين گفتار كه در برخى از منابع به ثبت رسيده، مقصود از اين شعار، چنين تبيين شده است كه محكمه در بدو امر اساسا انكار فرمان و امارتى براى غير خدا را مقصود داشته‌اند.

امامت و حيات سياسى فرق محكمه: اين برداشت محكمۀ نخستين كه فرمان و فرمانروايى جز از آن خدا نيست و هرگاه فرمانروايى از فرمان خداوند سرپيچى كرد، خلع او واجب مى‌شود و پيروى از فرمانرواى «ظالم» و «فاسق» و «كافر» (با توجه به آيات مائده / 5 / 44، 45، 47) امرى بر خلاف ديانت است، در سراسر تاريخ سياسى محكمه، بر جوامع آنان سايه افكنده است.

در حقيقت، همين باور است كه ستيز با قدرت‌هاى مركزى در جهان اسلام را به عنوان يكى از ويژگى‌هاى عمومى فرق محكمه رقم زده، و گروه‌هاى گوناگون ايشان را در اين مسير سوق داده است.

البته بايد در نظر داشت كه محكمه از زمان افتراق خود در حرورا، گرايش به آن داشته‌اند كه امامتى با برد محدود و با چهره‌اى درون فرقه‌اى پديد آورند كه از پايه با امامت نزد اهل سنت و همچنين اماميه تفاوت داشت؛ امامت محكمه نه همچون اماميه چهره‌اى به‌طور كامل الهى و فرادنيايى داشت و نه همسان اهل سنت، صيانت از «جماعت» را مبناى تحقق خود نهاده بود. در طول سده‌هاى نخست اسلامى، گروه‌هاى گوناگون محكمه از صفريه، بياهسه و عجارده، امامت هايى را در نقاط مختلف جهان اسلام پديد آورده بودند، كه همگى در عمل تنها سازمان‌هايى اجتماعى و سياسى محدود به فرقه‌اى معين و حتى در يك منطقۀ مشخص بوده‌اند. در اين ميان، به عنوان نمونه مى‌توان از امامت ازارقه در نواحى جنوبى ايران، امامت نجدات در يمامه، امامت صفريه در موصل و نيز سجلماسه، و امامت عجارده در شرق ايران ياد كرد.

افزون بر نقشى كه اين امامت ها در تاريخ اسلام ايفا كرده‌اند، بايد به نظريه‌هايى توجه داشت كه در پى داورى‌هاى مذهبى نسبت به عملكردها و گاه برخوردهاى آرمانى با مسئلۀ امامت در محافل محكمه شكل گرفته است.

نخستين جنبه از اين نظريه‌پردازى، به اصل وجوب امامت باز مى‌گردد كه پيشينۀ آن به نحوى به عصر حيات حضرت على (ع) مى‌رسد. گروه‌هاى گوناگون محكمه، در اين تلقى كه امامت، حكومتى زمينى براى صيانت از دين و شوكت مسلمانان است، با اهل سنت و جماعت هم آوايى داشته‌اند و از همين رو، در مقايسه هاى تاريخى، به عنوان جناحى از «اهل اختيار»، و نقطۀ مقابل قائلان به نص مانند اماميه، شناخته‌شده اند.

به عنوان باورى پيوسته به قول به اختيار، محكمه اغلب بر اين باور بوده‌اند كه امامت امرى ضرورى نيست و برخى از اعصار، از وجود امام خالى تواند بود. در ميان فرقه شناسان و متكلمان، همواره چنين شهرت داشته است كه محكمه همگى به جواز خلو زمان از امام قائل بوده‌اند و اينكه مسعودى آن را رأى گروه‌هايى از محكمه دانسته، در ظاهر ناظر به استثنايى است كه وى براى اباضيه در قول به نص قائل شده است.

مبحث ديگر از مباحث امامت نزد محكمه، سخن از شروط امام است. به گفتۀ صاحب مسائل الامامه محكمه

نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 1  صفحه : 286
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست