در مورد اول (نيابت خاص) مىتوان نمونههايى از قبيل افرادى كه
توسط پيامبر اكرم (ص) به هنگام مسافرتهاى آن حضرت در مدينه به عنوان جانشينى و
نيابت تعيين مىشدند، يا اشخاصى چون مالك اشتر و قيس بن عباده و محمدبن ابى بكر كه
از طرف على عليه اسلام به نيابت از امام براى حكومت مصر تعيين شدند را ذكر كرد.
در مورد دوم (نيابت عام) نيز فقيه جامعالشرائط، كه موضوع بحث در
ولايت فقيه است، در روايات اسلامى به صورت يك عنوان توصيفى معرفىشده است.
با مقايسۀ ماهيت كار و مسئوليتهاى ناشى از آن در دو مورد
فوق، جاى ترديدى باقى نمىماند كه اشخاص و خصوصيتهاى فردى گرچه در انتخاب مؤثر بودهاند
ولى در كيفيت نيابت تأثير چندانى نداشتهاند.
علامه نراقى در كتاب عوائدالايام مىگويد:
«از بديهياتى كه ترديدى در آن نمىتوان داشت اين است كه وقتى
پيامبر (ص) به هنگام مسافرت و يا وفات گفت فلانى «وارث» و «خليفه» و «امين» و
«حجت» و «حاكم از طرف من» و «مرجع امور در حوادث» است و «مجارى امور» در دست اوست
برداشتى كه از اين سخن مىشود جز اين نيست كه اختيارات و مسئوليتهاى حكومتى
پيامبر به وى تفويض شده است (9)».
با فرض اينكه تمامى اين عناوين در مورد فقيه جامعالشرائط نيز آمده
است، به سهولت مىتوان اين نتيجه منطقى را به دست آورد كه اختيارات و مسئوليتها،
در «نيابت خاص» و «نيابت عام»، يكسان و مشترك و همگونه است.
بايد با بررسى فرامينى كه جهت تعيين وظائف، مسئوليتها و اختيارات
نائبان خاص، مانند مالك اشتر، صادر شده حدود ولايت و مسئوليتهاى فقيه عادل را كه
نائب عام امام معصوم است، به دست آورد. در اين مورد ما به عنوان نمونه، به نقل چند
فراز اكتفا مىكنيم:
1. كسىكه از طرف امام معصوم نيابت دارد، داراى سمت ولايت و حق
حاكميت و سلطه شرعى است:
«فانك فوقهم و والى الامر عليك فوقك و الله فوق من ولاك و قد استكفاك
امرهم» (10)؛
2. او داراى حق تشكيل دولت و انتخاب وزراء است:
«ان شرو زرائك من كان للاشرار قبلك وزيرا» و «انى قد
وجهتك الى بلاد قد جرت عليها دول قبلك» (11)؛
3. او بايد به تشكيل و تجهيز ارتش همت گمارد و فرماندهى ارتش را به
عهده گيرد: «فول من جنودك انصحهم فى نفسك لله و لرسوله و لامامك و
انقاهم جيبا و افضلهم حلما» (12)؛
4. نظام شورايى صحيح را بنيانگذارى و مستقر كند:
«و لاتدخلن فى مشورتك بخيلا يعدل بك عن الفضل و يعدك الفقر و لاجبانا
يضعفك عنالامور و لاحريصا يزين لك الشره بالجور» (13)؛
5. تشكيلات قضايى صالحى را براى برپايى عدالت اجتماعى به وجود
آورد: «ثم اختر للحكم بين الناس افضل رعيتك فى نفسك... ثم اكثر تعاهد قضائه
و افسح له فى البذل ما يزيل علته» (14)؛
6. نيروهاى مسلح نظامى و انتظامى نبايد بين او و مردم فاصله ايجاد
كنند و اين دستور بهطور ضمنى نشان دهندۀ وجود نيروهاى انتظامى و تشكيلاتى
است كه امروز به نام شهربانى ناميده مىشود: «و تقعد عنهم جندك