خود نسبت به امر به
معروف و نهى از منكر نيز تحولى اساسى پديد آوردند و آن را بهشدت محدود كردند.
آوردن بندى با اين
مضمون كه «جور جائر و عدل عادل به شما نفع و زيانى نمىرساند و هر چيزى اجر خود و
وزر خود را دارد»، در افزودههاى «الفقه الاكبر»، گامى در جهت القاى انديشۀ
جديد سياسى است. به هر تقدير، اين انديشۀ نو با شكلى صريح در متون حنفيان
اهل سنت و جماعت مطرح و چنين عنوان شد كه امربه معروف و نهى از منكر در اين زمان،
از مردمان مرتفع شده و همين ديدگاه در دورههاى بعد ميان حنفيان غالب بوده است.
در حوزه فقه اصحاب
حديث، نخست بايد توجه داشت كه در اساسىترين متون مدون توسط پيشوايان ايشان يا
گردآمده از آراى آنان، چون موطأ مالك بن انس، المدونۀ ابن قاسم و الام
شافعى، بحث امر به معروف و نهى از منكر، جايگاه فقهى نيافته است. افزون بر اين،
بايد به برخى نظريات ثبتشده از پيشوايان اصحاب حديث در منابع پراكنده توجه داشت
كه در آنها، ديدگاهى مبتنى بر محدوديت بسيار در حكم امر به معروف و نهى از منكر
ارائهشده است؛ چنين گزارشهايى از نظر اوزاعى، فقيه نامدار شام و احمد بن حنبل،
بنيانگذار مذهب حنبلى به دست رسيده است.
همچنين از برخى
عالمان اين مذاهب، مىتوان نمونههايى از منحصر بودن امر به معروف و نهى از منكر
به عصر نخستين، همچون سخن حنفيان اهل سنت و جماعت را بازجست. از معدود نوشتههاى
فقهى در اين باب، اثرى با عنوان الامر بالمعروف و النهى عن المنكر از ابو بكر احمد
بن محمد خلال، عالم حنبلى است كه در ظاهر بخشى از كتاب الجامع لعلوم احمد بن حنبل
اوست.
جريان محدودسازى
امر به معروف و نهى از منكر كه بهطور مشترك در مذاهب گوناگون اهل سنت از اصحاب
رأى و اصحاب حديث ديده مىشود، در واقع به معناى محدود كردن اين دو امر در حوزه
وظايف فردى است و در آنجا كه سخن از احكام عمومى و حكومتى به ميان مىآيد، بحث امر
به معروف و نهى از منكر نيز روى به توسعه نهاده است. به اين ترتيب، با اينكه در
منابع جامع در فقه اهل سنت، مبحث امر به معروف و نهى از منكر در كنار مباحث معمول
فقهى جاى نگرفته است، اما در كتابهاى احكام السلطانيه در مبحث حسبه، و نيز در
كتابهاى مستقلى كه در باب حسبه نوشته شده، امر به معروف و نهى از منكر، اساس
توسعۀ نهاد حسبه قرارگرفته است.
در توضيح نگرش به
امر به معروف و نهى از منكر از دريچۀ حسبه، بايد يادآور شد كه در اين منابع،
امر به معروف از حيث حقوقى كه بدان بازمىگردد، بر 3 قسم است: نخست آنچه به حقوق
الله مربوط مىشود، مانند مباحث مربوط به عبادات، دوم آنچه به حقوق مردمان مربوط
مىشود، مانند روابط اقتصادى، و سوم آنچه بين حقوق الله و حقوق مردمان مشترك است،
مانند برخى مسائل مربوط به ازدواج. اين تقسيم سهگانه كه در مرحلهاى فراتر، هر يك
از اقسام آن نيز به فروعى ريزتر منقسم مىشود، از حيث اجرا، تقسيمى كارآمد بوده، و
مبناى گسترش مباحث و فروع حسبه بوده است.
حركتهاى اصلاحى و
سلفى در حوزۀ اهل سنت: در سدههاى نخستين اسلامى، با وجود شكلگيرى مذاهب