حسبه به اين معنا
كامارة با مفهوم لغوى آن به ويژه با تفسيرى كه لسان العرب ارائه داده تطبيق مىكند.
5. حسبه عبارت از
امور قربى است كه مورد نياز عامه مردم و جامعه بوده و در شرع متصدى خاصى بر آن
تعيين نشده است؛ (4)
6. حسبه نظامى است
كه در مورد متهم به ارتكاب جرم كه معترف باشد جارى است و در صورت انكار و يا
احتياج به شاهد و ادله ديگر اثبات دعوا، رسيدگى به آن از حوزه مسئوليت محتسب خارج
است؛ (5)
7. حسبه عبارت است
از الزام افراد به ايفاى حقوق و كمك آنان به استيفاى حقوق خويش، در موارديكه نياز
به اجتهاد، شهادت و ادله اثبات دعوا و قضاوت ندا رد. (6)
اين تعريف به لحاظ
تعميم قلمرو حسبه، شايان توجه است، به ويژه آنكه با مسائلى چون احياى حقوق عمومى و
حمايت از حقوق بشر كه از مسائل جديد جوامع كنونى دنيا محسوب مىشود؛ ارتباط مستقيم
دارد و نيز از اين نقطهنظر حايز اهميت است كه حسبه به اين معنا مىتواند به صورت
نهاد برتر و ناظر بر قوا و نهادهاى اساسى و همۀ سازمانهاى ادارى كشور مطرح
شود و در كنار نهاد بازرسى كل جدا از دستگاه قضايى در آن دسته از حقوق كه ايفا و
استيفاى آن نياز به اجتهاد و ادلۀ اثبات دعوا و قضاوت ندارد، عمل كند و حافظ
حقوق، امنيت و مصالح جامعه باشد؛
8. حسبه نوعى
وظيفۀ دينى است كه شباهتى با نظام قضايى دارد، ولى در واقع عهدهدار انجام
امر به معروف و نهى از منكر است. (7) حسبه كه به اين معنا از وظايف عمومى جامعه
اسلامى است. در عمل در برخى از ادوار اسلامى به صورت نهادى خاص عمل مىكرده است و
در موارد ترك علنى معروف و ارتكاب علنى منكرات عامل بازدارنده محسوب مىشد و از
نوعى خشونت، قوه قهريه و ارعاب استفاده مىكرده است و سرانجام كار حسبه به ضرب و
حبس منتهى مىشود. (8)
ب - اصطلاح
ادارى و نظامى حسبه
از واژه حسبه، در
اصطلاحات و قوانين ادارى نيز استفاده شده و به معناى بازرسى و بازرس به كار رفته
است و در پارهاى موارد به شهربانى و پليس نيز اطلاق شده است و احيانا به معناى
پليس شبگرد بازار هم آمده است. (9)
بنابر برخى گزارشهاى
تاريخى به دائره سجل احوال و تشكيلات ثبت احوال شخصى اعمار مواليد و وفيات نيز
دارالحسبه گفته مىشده است و گاه به معنا دار الموازين و المكائيل و دارالعيار
براى كنترل مقياسها در خريد و فروش ها به كار مىرفته است.
افزون بر اين موارد
گاه در مسائل نظامى ادارى به معنى لجستيك و ذخيرهسازى و پشتيبانى نظامى هم گفته
مىشده است؛ (10)
ج - اصطلاح
حقوقى حسبه
در نظام حقوقى
گذشته، كشورهاى اسلامى كه اغلب بر اساس فقه اسلامى تنظيم مىشده «حسبه» و «محتسب»
داراى مفهوم حقوقى خاصى بوده كه كليه وظايف و اختياراتى كه امروز نيروهاى انتظامى
متصدى آن هستند و برخى از مسئوليتهاى كنونى شهردارىها و وظايف دادستانى را شامل
مىشده و به تخلفات ناشى از معاملات و نظم عمومى، نظافت شهر، نظارت بر امور