صنفى و اوزان و
مقادير، تأمين آذوقه شهر، جلوگيرى از احتكار، امور ساختمانى و نظارت بر اماكن
عمومى را در حدودى كه مورد اختلاف نبوده و به فتوا و قضاوت نياز نداشته رسيدگى مىكرده
است. (11)
سازمان حقوقى حسبه
در دوران اموى، عباسى، فاطميان مصر، خلفاى اموى اندلس، حتى سلاطين عثمانى از اهميت
فوقالعاده برخوردار بوده كه اغلب عمليات حقوقى پيش قضايى را بر عهده داشته است.
حسبه در اصطلاح
حقوقى قديم به روالى كه در نظامهاى اسلامى گذشته، متداول بوده يك سازمان جداى از
دستگاه قضايى محسوب مىشده، به طورى كه گاه نظارت بر كار قضات را نيز بر عهده
داشته است.
نظام حقوقى حسبه در
عمل از مبناى شرعى حسبه يعنى امر به معروف و نهى از منكر فراتر رفته و در محدوده
حقوق الله متوقف نمىشد، بلكه مسائل حقوق بشر و حقوق مشترك بين خدا و مردم را شامل
مىشد.
سازمان حقوقى حسبه
با وجود ماهيت حقوقى آن اما ماهيتا قضايى نبوده و چون سازمانهاى بازرسى فاقد حكم
و آراى صادره قضايى بوده است. يكى از ويژگىهاى حقوقى سازمان حسبه آن بوده كه
همواره در خدمت نظام قضايى بوده و در كاهش كار قضات تأثير فراوانى داشته است، به
طورى كه سرانجام ارتباط حقوقى سازمان حسبه با دستگاه قضايى، به تدريج آن دو را به
يكديگر نزديك و در عمل در برخى از نظامهاى حقوقى دولتهاى گذشته اسلامى مانند،
دولت عبيديين در مصر و امويان در اندلس آن را به صورت جزيى از تشكيلات قضايى در
آوردهاند. (12)
منابع
1 - لسان العرب
314/1؛ 2 - الاحكام السلطانيه / 240، كتاب الدروس / 164؛ 3 - كشاف اصطلاحات
الفنون؛ 4 - كتاب البيع 497/1، التنقيح و الاجتهاد و التقليد / 423؛ 5 - الاحكام
السلطانيه 241-240، الاحكام السلطانيه / 284، معالم القربه / 54؛ 6 - كتاب الوفى
15 / پاورقى 25؛ 7 - المقدمه / 225، الموسوعة العربية الميسره / 717؛ 8 - همان /
237؛ 9 - دايرة المعارف الاسلاميه / 7؛ 10 - همان؛ 11 - ترمينولوژى حقوق / 623؛ 12
- فقه سياسى 349/7-.33.
امور حسبيه
تمامى امور پسنديده
را كه شرع اسلام تحقق خارجى آن را قطعا خواسته است و وظيفۀ ايجاد آن به شخص
معينى موكول نشده است، «امور حسبيه» مىنامند. در تعريف ديگر آمده است «امور
حسبيه» امورى است كه بهيقين مىتوان گفت شارع مقدس، راضى به وانهادن آنها به حال
خود نيست و بدون ترديد بايد مسئولى عهدهدار تصدى آن باشد. (1) اين امور را در فقه
واجبات و مستحبات كفايى مىنامند. (2)
مىتوان گفت «حسبه»
به امور اجتماعى اطلاق مىشود كه نظام و اداره امور زندگى جامعه از هر نظر به آن
بستگى دارد و اگر اين امور تعطيل بماند، زندگى اجتماعى فلج شده رفتهرفته رو به
اضمحلال و نابودى مىنهد. آن امور عبارتند از امر به معروف و نهى از منكر، نشر
همۀ خوبىها و مبارزه با همۀ مظاهر فساد، و به عبارت ديگر نظارت بر
امور مردم و جلوگيرى از تجاوزات، حفظ اموال ايتام، مستضعفان و افراد بىسرپرست،
تصرف در اموال كسانى كه به عللى نمىتوانند در اموال خود تصرف كنند و موارد
ديگر...