نظر گرفتن خشنودى
خدا؛ 3 - رعايت سنت حضرت رسول صلىالله عليه وآله؛ 4 - پاكدامن بودن؛ 5 - عدم
وابستگى به دنيا؛ 6 - خوشگفتار و گشادهرو بودن؛ 7 - مراقبت مداوم و مستمر بر امور؛
8 - تشكيلاتى در خور شأن يك مسئول در جامعه اسلامى داشتن.
از ديگر بزرگان اهل
سنت كه در امور حسبه و وظايف محتسب سخن راندهاند، ابن خلدون است؛ او در باب حسبه
مىگويد:
اما الحسبة فهى
وظيفه دينية من باب الامر بالمعروف و النهى عن المنكر الذى هو فرض على القائم
بامور المسلمين يعين لذلك من يراه اهلا له فيتعين فرضه عليه و يتخذ الاعوان على
ذلك و يبحث عن المنكرات و يعزر و يؤدب على اقدرها و يحمل الناس على المصالح العامة
فى المدينة؛ (18) «حسبه يكى از وظايف دينى و از مصاديق امر به معروف و نهى از منكر
است كه اجراى آن بر متصدى انجام امور مسلمانان واجب شده است؛ او كسى را كه براى
اين سمت مناسب و شايسته تشخيص دهد، منصوب مىكند و به اين ترتيب اجراى اين امور بر
اين متصدى حسبه «واجب عينى» مىشود. متصدى منصوب هم كسانى را به عنوان همكارى با
خود استخدام كرده از منكرات تفتيش مىكند و تعزير و تنبيه تأديبى متناسبى با منكر
اجرا كرده مردم را به رعايت مصالح عمومى در شهر وامىدارد.
با تأمل در ديدگاه
ابن خلدون درمىيابيم كه او حسبه را به عنوان يك واجب عينى جهت مصالح امور جامعه
بر عهدۀ ولى امر مسلمين مىداند و تفويض اين امر به ديگران را با رعايت
اصولى صحيح مىداند و هدف اين امر را رعايت مصالح شهروندان نام مىبرد كه به عنوان
يك وظيفه دينى از باب امر به معروف و نهى از منكر بايد انجام گيرد.
ديدگاه
فقهاى شيعه پيرامون امور حسبيه:
برخى معتقدند كه در
آثار فقهى شيعه، «حسبه» اصطلاح چندان روشن و مشهورى نيست، اما امر به معروف و نهى
از منكر كه مىتواند از پايهها و مبانى قرآنى و روايى حسبه باشد، در آثار بسيارى
از فقها، اغلب ضمن بحث جهاد، مطرحشده است.
اگر چه اين ديدگاه،
نظر تمامى محققان نيست، اما شايد بتوان گفت كه اين كلام در آثار فقهاى متأخر فقط
تا سده هشتم صادق است. و شهيد اول (متوفى 786 ه -) در كتاب «الدروس» بابى را به
«حسبه» اختصاص داده است، و تحت اين عنوان امر به معروف را بيان كرده است.
بعد از شهيد اول
محمد حسن نجفى (متوفى 1266) در بحث پيرامون ولايتفقيه از حسبه بودن و يا نبودن آن
در جواهر الكلام (19) سخن به ميان آورده و انتخابى بودن فقيه را رد كرده و مىفرمايد:
«ولايت در قضا، نظام، سياست، و يا ولايت بر جمع آورى ماليات و ولايت بر ناتوان ها
همچون اطفال، ديوانگان و... بر همۀ اين موارد از جانب سلطان عادل و يا نايب
آن، نهتنها جايز است، بلكه اولى نيز خواهد بود. زيرا از جمله مصاديق هميارى بر
انجام كارنيك و پرهيزكارى است و چهبسا براى برخى از افراد جامعه عينا واجب
باشد»...
سيد بحرالعلوم
(متوفى 1326 ه -) در رسالۀ ولايت مبحث ششم بحث به نسبت مفصلى را پيرامون
«ولايت حسبه» مطرح كرده، مىفرمايد: فى ولاية الحسبه التى هى بمعنى القربه،
المقصود منها التقرب بها الى الله تعالى و