جوانان مسلمان از گمراهى و انحراف و جلوگيرى از تبليغات ضد اسلامى،
از روشنترين مصاديق امور حسبيه به شمار مىروند، و از طرفى، تنها تشكيل يك حكومت
عادلانۀ اسلامى مىتواند ما را به اين اهداف مقدس نايل سازد. (24)
امام همچنين در راستاى تشكيل حكومت مىفرمايد:
«حتى اگر دلايل ولايتفقيه را نيز ناديده بگيريم، بىترديد، قدر
مسلم آن است كه فقهاى عادل بهترين كسانى هستند كه مىتوانند عهدهدار تصدى اين
امور شوند. پس ناگزير بايد آنان در اين امور دخالت كنند و تشكيل حكومت اسلامى به
اذن و نظارت آنان باشد.» (25)
در صورت نبودن يا عدم توانايى فقها جهت تشكيل حكومت، امام رحمه
الله مىفرمايد: «در آن صورت بر تمام مسلمانان عادل واجب است كه به انجام اين امور
اقدام كنند...» (26)
گسترۀ امور حسبيه از ديدگاه امام رحمهالله بسيار وسيع است
تا حدى كه مهمترين ابعاد جامعۀ بشرى را در برمىگيرد. بايد دانست كه امور
حسبيه فقط در امور جزيى نظير حفظ اموال غايب و ناتوان، و رسيدگى به وضعيت ايتام و
بيوهزنان و رسيدگى و نظارت بر كار اصناف مختلف در بازار... منحصر نيست، بلكه امور
فوق از مهمترين امورى است كه شارع حكيم به مهمل ماندن آن قطعا راضى نيست و شگفتى
از كسى است كه براى نگهدارى مال اندك صغير و غايب، و رؤيت هلال از باب حسبه اهتمام
مىورزد، اما در برابر حفظ كيان اسلام و نظام مسلمانان و مرزها و سرزمينهايشان بىتفاوت
است.
آيتالله بجنوردى نيز دو مورد تشكيل حكومت از باب امور حسبيه مىفرمايد:
«اساسا تشكيل حكومت متوقف بر ثبوت ولايتفقيه نيست؛ اگر كسى به هر دليل حتى ولايت
مطلقه را هم در مورد فقها قبول نداشته باشد، نمىتوانيم بگوييم الزاما تشكيل حكومت
را توسط فقها قبول ندارد، بلكه حكومت به دليل اينكه جزء احكام اوليه است، بايد
تشكيل گردد و از باب امور حسبيه هم مىتوان تشكيل آن را بر عهده فقهاى واجد شرايط
دانست.»
منابع
1 - شؤون و اختيارات ولىفقيه / 79؛ 2 - فقه سياسى 376/2؛ 3 - حسبه
با نظارت مرسلات اجراى قانون / 19؛ 4 - كتاب البيع 497/1؛ 5 - همان / 501-498؛ 6 -
همان / 498؛ 7 - فقه سياسى 93/2؛ 8 - حسبه يك نهاد حكومتى / 53؛ 9 - معالم القربه
فى احكام الحسبه / 4؛ 10 - تاريخ تمدن اسلام / 87؛ 11 - همان؛ 12 - همان؛ 13 -
احكام السلطانيه و الولايات الدينية / 362؛ 14 - همان / 363-362؛ 15 - احياء علوم
الدين 339/2؛ 16 - معالم القربة فى احكام الحسبة / 23؛ 17 - همان / 23؛ 18 - مقدمه
ابن خلدون / 1225؛ 19 - جواهر الكلام 397/16-396؛ 20 - بلغة الفقيه 290/3؛ 21 -
تنبيه الامه و تنزيه المله / 46؛ 22 - شؤون و اختيارات ولىفقيه / 79؛ 23 - همان؛
24 - همان؛ 25 - همان؛ 26 - همان.
امور حسبيه (و تحول آن)
مىتوان تحول نظام حسبه در تاريخ اسلامى را به چهار دوره متمايز
تقسيم كرد: