عامه - به خود عنوان اميرالمؤمنين داده بودند. همچنين بنى حفص پس
از القاب شيخ، امير و خليفه لقب اميرالمؤمنين را بر خود اطلاق كردند. شواهد كاربرد
اين عنوان در ميان امويان اندلس و خلفاى فاطمى نيز وجود دارد. بعدها نيز گاه سلسلههايى
با انتساب خود به خلفاى عباسى سلاطين و فرمانروايان خود را اميرالمؤمنين مىناميدند.
براى مثال سلاطين يمن در پايان سده 11 قمرى (17 م) كه خود را از اعقاب متوكل
دانستهاند و لسلطان سليم اين عنوان را درباره خود به كار بردهاند.
منبع
فقه سياسى 469/7.
امين
امين، اصطلاح و عنوانى ديوانى در نظام ادارى بخشهايى از جهان
اسلام، به ويژه در تشكيلات مالى و ادارى دولت عثمانى است. در اين تشكيلات صاحبان
مناصب متعددى را امين مىناميدند كه با عنوانهايى نظير مباشر، محرر و كاتب ايالت
و ولايت نيز خوانده مىشدند. همچنين به صاحبان منصب تحرير يعنى به كسانىكه بر
منابع درآمد مالى دولت و توزيع آن در ولايات مختلف نظارت داشتند، امين گفته مىشد.
از آنجا كه منصب تحرير ايالات، شغلى پر مسئوليت بود و نيز براى جلوگيرى از
سوءاستفاده، امين هاى اين سمت از اميران و بيك هاى با تجربه و صاحب نفوذ انتخاب مىشدند؛
وظيفۀ بازرسى مالى نهادهاى دولت با همكارى قضات محلى و ثبت آنها در دفاتر
مخصوص، بررسى بروات، دفاتر، محصولات صاحبان اراضى خاص، زعامت، تيمار، مسلّم و
نظاير آن بر عهده آنان بود.
1 - دائرة المعارف بزرگ اسلامى 279/10-276؛ 2 - فقه سياسى 468/7.
انباذ
انباذ و نبذ در لغت عرب به انداختن اشيا و كم ارزش اطلاق مىشود.
برخى از مفسران، انباذ را در آيه 58 سورۀ انفال (... فَانْبِذْ
إِلَيْهِمْ عَلىٰ سَوٰاءٍ...)به معناى
روش مشروط اعلان جنگ تلقى كردهاند و به قرينه «اليهم» در آيه آن را مبين نوعى
اعلان انفصال از تعهدات و سلب مسئوليت نسبت به الزامات قبلى دانستهاند و از اين
رو انباذ را بهنوعى اولتيماتوم به معناى حقوقى معاصر كه نوعى اعلان جنگ مشروط
است، تفسير كردهاند.
اين حالت هنگامى رخ مىدهد كه طرف متعهد از انجام تعهدات خود سرباز
مىزند و يا نشانههايى بر داشتن چنين تصميمى آشكار مىشود.
در تطبيق انباذ به مفهوم قرآنى با اولتيماتوم به مفهوم حقوقى دو
ايراد به نظر مىرسد: