ايراد اول آن است كه در تفسير «سواء» در آيه چنين آمده است كه فرقى
نمىكند كه انباذ به طرف خاطى كه قصد عهد شكنى دارد، برسد يا نه. در صورتى كه در مفهوم
حقوقى اولتيماتوم الزاما بايد اخطار به طرف مقابل اعلان گردد.
ايراد دوم مبتنى بر تفسيرى است كه در مفردات راغب در مورد انباذ
ديده مىشود كه وى انباذ را به معناى القاى پيشنهاد صلح تفسير كرده است.
در مورد ايراد اول لازم است به تفاسير ديگر نيز توجه داشت كه
مفسران اغلب كلمۀ «سواء» را اينگونه تفسير كردهاند:
پس از مشاهده علائم خيانت، تو نيز پيمان فيمابين را ناديده بگير و
اين امر را به دشمن مرتكب خيانت اعلان كن كه چون آنان، تو نيز اعتبارى براى تعهدات
خود در مقابل پيمان فيمابين قائل نيستى، تا آنان نيز مانند تو به نقض متقابل پيمان
از طرف تو آگاه گردند. بنابراين تفسير، برابرى و سواء در اطلاع دو طرف، بهطور
مساوى نسبت به نقض قرارداد فيمابين مىباشد.
اما در مورد ايراد دوم نيز بايد به اين نكته توجه داشت كه عبارت
مفردات راغب: «الق اليهم السلم» به معنى پيشنهاد صلح نيست. زيرا مفروض آيه آن است
كه معاهدهاى در بين وجود دارد كه يكطرف احتمالا آن را نقض خواهد نمود «قاما
تخافن من قوم خيانة» معناى عبارت مفردات راغب در تفسير انباذ به معناى القاء همان
دور انداختن و كان لم يكن فرض كردن و فاقد ارزش شمردن پيمان و معاهده موجود است كه
ديگر مفسران نيز به آن تصريح كردهاند.
منبع
فقه سياسى 225/5-224.
انتخابات
انتخابات فرآيندى است كه از راه آن كسانى يك يا چند تن نامزد را
براى انجام دادن كار معين برمىگزينند و در اصطلاح خاص، گزينش زمامداران و
نمايندگان براى مجلس قانونگذارى توسط مردم را انتخابات گويند. (1) در واقع
انتخابات را مىتوان ابزارى دانست كه به وسيلۀ آن اراده شهروندان در شكلگيرى
نهادهاى سياسى و تعيين متصديان اعمال اقتدار سياسى دخالت داده مىشود. (2) اساس
انديشهاى كه انتخابات را به عنوان موجه ترين و مشروع ترين ابزار وصول به قدرت و
همچنين رايجترين شيوه اعمال اراده مردم قرار دهد، امر جديدى است.
در كشورهايى كه قانون اساسى بر آنها حاكم است و تفكيك قوا وجود
دارد، قوه قانونگذارى و ساير زمامداران با رأى آزاد، مخفى و مستقيم مردم انتخابات
مىشود. در جنين انتخاباتى، براى آنكه همۀ واجدان شرايط فرصت رأى دادن داشته
باشند، رسم بر اين است كه رأىگيرى مدتى، كه اغلب كمتر از يك روز نيست، مىانجامد.
مقامهاى مسئول دولتى محلهاى رأىگيرى را كه اغلب آموزشگاهها و ساختمانهاى
دولتى هستند، تعيين مىكنند و رأىدهندگان با در دست داشتن ورقههاى رأى، آرا را
در صندوقهاى لاك و مهر شده، كه هيأتى بر آن نظارت مىكنند، مىريزند؛ و سپس صندوقها
را با تشريفات خاص باز مىكنند و در حضور نامزدها يا نمايندگانشان آرا را مىخوانند
و مىشمرند. (3)