دربارۀ انديشۀ سياسى تعابير و تفاسير متعددى وجود دارد
كه برخى از آنها عبارتند از:
1. توضيح عمل يا عملكرد حكومتها است؛
2. تفكر انسجام يافته درباره اهداف حكومت؛
3. مجموعۀ آراى فلسفى و عقايد مذهبى و حكومت عملى در
عرصۀ سياست است؛
4. تفكر كلى و منسجم دربارۀ سياست و يا امور سياسى؛
5. سامان فكرى براى مديريت سياسى جامعه؛
6. بهكارگيرى هر نوع سامانى براى تبيين دولت و عناصر سياسى آن؛
7. يك مجموعۀ به هم پيوسته از نظريههاى سياسى در
زمينۀ امور سياسى مانند آزادى، مساوات، امنيت، عدالت، رفاه، كمال و نظاير
آن؛.
8. مجموعه نظرياتى كه حاكميت و حكومت را تبيين و مشخص مىكند؛
9. تبيين چرايى اطاعت مردم از حكومت و تفسير فلسفۀ ضرورت آن؛
10. ارائۀ هرگونه تبيينى به منظور بررسى راههاى رسيدن حكومت
به اهداف خود و سازمان اين رابطه.
منبع
فقه سياسى 18/10-16.
انديشۀ سياسى (و مشخصات كلى آن)
1. يك انديشۀ سياسى بايد جامع نگر بوده و مسائل مربوط به
انسان و جامعه را يكجا مورد نظر قرار دهد.
انديشۀ سياسى ممكن است در مورد جهانبينى و ايدئولوژى مبنا و
ديدگاه خاصى را منظور نكند، اما منهاى انسان و جامعه هرگز انديشۀ سياسى نمىتواند
شكل بگيرد؛
2. انديشۀ سياسى بايد در زمينۀ عناصر و مفاهيم اصلى
سياست مانند آزادى، عدالت، ساختار دولت و قدرت سياسى ديدگاههاى مشخصى داشته و
رابطه منطقى بين اين مؤلفهها را سامان دهد؛
3. نوع حاكميت دولت و مبناى قدرت در نظام سياسى مطلوب محورىترين
مسئلۀ يك انديشۀ سياسى است؛
4. تبيين مشروعيت نظام سياسى مطلوب بايد به گونهاى متناسب با ساير
نقطه نظرها و مؤلفههاى ديگر در يك انديشۀ سياسى بهطور مشخص ارائه شود.
واضح است كه مسئلۀ مشروعيت سياسى، مقولهاى جدا از حاكميت و تبيين آن است؛
5. انديشه سياسى بايد جايگاه دولت را در جامعه مدنى مشخص كرده و
رابطۀ نظام سياسى را با نظامهاى ديگر اجتماعى تبيين كند؛.
6. حداقل يك نظام سياسى بهطور عينى به عنوان نماينده انديشۀ
سياسى قابل مطالعه و بررسى باشد.