بدى ياد كنيد تا در اسلام طمع فسادانگيز نورزند و نيز مردم را از
ايشان بر حذر داريد كه تحت تأثير بدعتهاى آنان قرار نگيرند» در حديثى ديگر آمده
است:
«هركس نزد بدعتگذارى برود و او را تعظيم نمايد، سعى در نابودى
اسلام كرده است.» (11) بنابراين بدعت عبارت از اثبات هر نوع نظر و عملى است كه در
نصوص دينى نفى شده و يا نفى نظر و عملى است كه مورد تأييد دين قرارگرفته است و از
اين رو مصداق بدعت الزاما هر امر نو نيست و ممكن است بدعت در واپس گرايى و بازگشت
به فكر يا عملى صدق كند كه با آمدن اسلام منسوخ شده و به جاى آن، ايدۀ نو
جايگزين شده است. بازگشت به جاهليت و آثار ضد توحيدى آن بدعت محسوب مىشود.
بدعت به اشكال مختلف و در قالبهاى متعدد تفسير شده كه به برخى از
آنها اشاره مىكنيم:
1. بسيارى از فقها بدعت را مختصّ به تعبديات دانسته و انجام اعمالى
كه در شريعت به آنها امر تعبدى نشده را اگر به قصد تعبد صورت گيرد، بدعت شمردهاند؛
(12)
2. نسبت دادن هر نوع اعتقاد يا عملى كه مورد تأييد دين نيست به دين
و يا نفى كردن هر نوع اعتقاد و عملى كه مورد تأييد دين است از قلمروى دين؛
3. تثبيت باورها و يا اعمال خاص به منظور اينكه ديگران آنها را به
عنوان جزيى از دين پذيرا و يا عامل باشند، بدون آنكه بر آنها دليل شرعى وجود داشته
باشد مانند بسيارى از بدعتهاى خلفاى جور؛ (13)
4. نهادينه كردن امور غير دينى در دين و يا ايدئولوژيك كردن امور
غير دينى مانند ايدئولوژيك كردن مسائل عادى از قبيل لباس، غذا، درمان و احساسات و
عواطف بشرى مگر آنكه امكان ايدئولوژيك نمودن آن در شريعت پيشبينىشده باشد مانند
اينكه مىتوان هر عمل سودمندى را به قصد تقرب به خدا به عنوان عبادت انجام داد.
(14)
منابع
1 - عوائد الايام / 325؛ دانشنامه جهان اسلام 2 / 517-513؛ 2 -
عوائد الايام / 319؛ 3 - وسائلالشيعه 335/8؛ 4 - همان 175/16؛ 5 - جواهر الكلام
56/22-59؛ 6 - همان 30/9؛ 7 - همان / 79 و 112-114؛ 8 - سئوال و جواب (يزدى) / 77؛
9 - جواهر الكلام 397/11؛ 10 - وسائلالشيعه 269/16؛ 11 - همان / 267؛ 11 - فرهنگ
فقه 75/2؛ 12 - عوائد الايام (نراقى) / 320؛ 13 - همان / 325؛ 14 - فقه سياسى
211/10-209.
بدعتگذاران فتنهگر
گروهى هستند كه به دليل برداشت غلط و سوء فهم در استنتاج از منابع
شناخت دين دچار گمراهى شده و مرام و مذهب جديدى را بدعت گذاردهاند و با فراخواندن
مردم به مرام و مذهب خويش و گمراه كردن آنان فتنهاى را در جامعه اسلامى به پا مىكنند،
ولى خود به موازين دولت اسلامى پاى بندند و مردم را نيز به قيام عليه امام دعوت
نمىكنند. با چنين فرضى عنوان باغى بر آنها صدق نخواهد كرد.
اين گروه كه عنوان مبتدع بر آنها اطلاق مىشود، اگر افساد نكنند
(1) دولت اسلامى با آنان به دو روش مبارزه خواهد كرد: