بحث و پاسخ به شبهات و اشتباهات؛ و دوم به شيوه سياسى و افشاگرانه
به منظور خنثى كردن آثار منفى دعوت آنان در ميان مردم. و در صورت بى اثر ماندن
مقابله با شيوه فرهنگى و شيوه سياسى، بر اساس سلسله مراتبى كه در امر به معروف و
نهى از منكر مقرر شده عمل خواهد كرد. چنانكه خوارج كه كارشان بالا گرفت و از
انتقاد به شعار دادن و تحريك مردم پرداختند، على (ع) تنها به جواب منطقى و سياست
افشاگرانه بسنده كرد.
هنگامىكه امام مشغول خطابه بود يكى از آنان فرياد زد: لا حكم الا
الله لا لك يا على (حكومت از آن خداست نه براى تو). امام با آرامى پاسخ داد: كلمة
حق يراد بها الباطل (سخن حقى است كه گوينده از آن قصد باطل و فريب دارد) (2).
سپس افزود شما بر عهده من (دولت اسلامى) سه حق داريد:
نخست آنكه شما را از شركت در مساجد و عبادت خدا باز نمىداريم. دوم
آنكه با شما آغاز به جنگ نمىكنيم. سوم شما را از بيتالمال محروم نمىنمائيم تا
آنگاه كه دستتان با ماست (3).
خوارج به دنبال اعتراض به امام، از حكومت و همكارى با امام كناره
گرفتند و در محلى به نام نهروان اجتماع كردند و از طرف امام مورد تعرض قرار
نگرفتند.
امام نمايندهاى بر آنها گماشت كه تا مدتى از وى پيروى مىكردند و
او نيز با آنان مدارا مىكرد تا آنكه شوريدند و او را به قتل رسانيدند و امام در
برابر اين شورش واكنش نرم نشان داد و از آنان خواست قاتل نمايندهاش را تحويل
دهند، و آنها در پاسخ گفتند: ما همه قاتل وى هستيم (4 و 5).
برابرى: مساوات اصل مساوات و برابرى نخستين پايۀ نظام
اجتماعى اسلام و اديان و مكتبهاى فلسفى ديگر در اين حد براى برابرى انسان، ارزش
اجتماعى، سياسى، حقوقى و اقتصادى قائل نشدهاند و اين نوع تفاوت از اختلاف بينش در
شناخت شخصيت و ارزشهاى والاى انسان ناشى مىگردد.
با مطالعۀ خصايص مشترك انسانى زير، مىتوان به عمق مسئله
مساوات و برابرى انسانها از ديدگاه اسلام پى برد:
الف - همۀ افراد انسان از هر نژاد و با هر نوع خصيصۀ
مادى و معنوى، از دو انسان مرد و زن آفريده شده و نخستين مرد و زن كه پدر و مادر
همۀ انسانها هستند از نوع و طبيعت مشابه آفريده شدهاند. (اَلَّذِي خَلَقَكُمْ
مِنْ نَفْسٍ وٰاحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْهٰا زَوْجَهٰا وَ بَثَّ
مِنْهُمٰا رِجٰالاً كَثِيراً
وَ نِسٰاءً)؟ (1)