responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 1  صفحه : 410

بنابراين فعل و انفعالاتى كه ميان ابرها به هنگام ريزش باران پديد مى‌آيد، مى‌تواند روشنگر ارتباط و همبستگى اجزا و امتزاج منظمى باشد كه قرآن براى افهام آن كلمۀ تأليف را به كار برده است؛ گويى باران اثر همان تأليف و تركيب خاصى است كه بين ابرها در شرايط خاصى بوجود مى‌آيد. (6)

منابع

1 - آل‌عمران / 103؛ 2 - انفال / 63؛ 3 - نور / 43؛ 4 و 5 - هيأت در مكتب اسلام / 153؛ 6 - فقه سياسى 66/6-65.

بغى

بغى در لغت به معناى ظلم و تجاوز و نافرمانى آمده است و در اصطلاح فقه سياسى، به مسلمانى گفته مى‌شود كه با دولت اسلامى مخالفت كند و دست به نافرمانى زده و بر عليه امام قيام كند.

به همين لحاظ دارالبغى به سرزمين و شهر و كشورى اطلاق مى‌شود كه مردم آن با وجود اعتقاد اسلامى كه دارند، بر دولت اسلامى بشورند و حاكميت امام را به مخاطره افكنند.

فقها براى صدق عنوان بغى و باغى چهار شرط قائل شده‌اند (1):

1. تعدادشان به‌اندازه‌اى باشد كه جلوگيرى از آنها و متفرق كردن و دفع شرشان جز با طرق نظامى امكان‌پذير نباشد، و به تعبير ديگر داراى تشكيلات منسجم بوده و از جمعيت متشكلى برخوردار باشند؛

2. از حوزه اقتدار امام خارج باشند، به طورى كه در سرزمينى به سر برند كه تحت كنترل دولت اسلامى نباشند؛

3. دست به مخالفت و نافرمانى بزنند و بر عليه امام قيام كنند؛

4. علت مخالفت و نافرمانيشان اغراض مادى و دنيوى نباشد و دليل اشتباهى كه در اجتهاد و برداشت از مسائل اسلامى مرتكب شده و ديدگاه متفاوتى پيدا كرده‌اند، دست به مخالفت با امام زده و عليه دولت اسلامى قيام كرده باشند. به عبارت ديگر باغى كسى است كه به دنبال تشخيص حق بوده و در اين راه به نتيجه‌اى رسيده باشد كه وى را بر قيام عليه امام وادارد.

تعريف و شرايط ذكر شده را نمى‌توان از مسائل مورد اتفاق فقهى تلقى كرد، زيرا فقهايى چون صاحب جواهر در برخى از اين قيود و شرايط ترديد كرده و مناقشه روا داشته‌اند. (2)

گروه متشكلى كه بر اساس يك تفكر انحرافى در برابر امام (دولت اسلامى) شورش كنند و مردم را به قيام عليه امام دعوت نمايند و حاكميت دولت اسلامى را به مخاطره افكنند و با خط مشى و سياست براندازى، جريانى را در جامعه اسلامى به وجود آورند، بغاة ناميده مى‌شوند.

اين واژۀ سياسى در اسلام، هم ريشۀ قرآنى دارد و هم‌ريشه در حديث نبوى. قرآن به هنگام وقوع درگيرى بين دو گروه (طائفه) از مؤمنين، بقيه امت اسلام را موظف به اصلاح و برقرار كردن صلح عادلانه بين دو گروه متخاصم كرده است و در صورت بروز تعدى از جانب يكى از آن دو گروه، طرف متجاوز راباغى ناميده است (وَ إِنْ طٰائِفَتٰانِ مِنَ اَلْمُؤْمِنِينَ اِقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمٰا فَإِنْ بَغَتْ إِحْدٰاهُمٰا عَلَى اَلْأُخْرىٰ فَقٰاتِلُوا اَلَّتِي تَبْغِي) (3).

در حديث نبوى آمده است كه عمار را فئه باغيه به

نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 1  صفحه : 410
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست