responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 1  صفحه : 417

گروهى چون سلفيه به انديشۀ بنيادگرايى پايبند نبوده‌اند و سلفى گرى در واقع نماينده بى‌چون و چراى بنيادگرايى در تاريخ اسلام است كه همۀ اصول مثبت و منفى آن را در حد كامل به كار گرفته و سخت بر آنها پايبند بوده است. آثار ابن تيميه، گواه روشنى بر پايبندى وى به انديشۀ بنيادگرايى به مفهوم تعصب‌آميز آن - (1 و 2)

منابع

1 - فقه سياسى 279/10 به بعد؛ 2 - فقه سياسى 10 / 221.

بنيادگرايى و غرب ستيزى

بنيادگرايى و غرب ستيزى دو مقوله به‌ظاهر جدا و متمايز از يكديگرند، كه اولى به ادعاى رسانه‌ها و تبليغات غرب و دومى به‌واقع در جهان اسلام مشهود مى‌باشد. لكن در عمل بين اين دو مقوله رابطه علت و معلولى وجود دارد و غرب ستيزى جهان اسلام از بنيادگرايى آن نشأت مى‌گيرد. بنيادگرايى به هر معنا كه تفسير شود لازمه‌اش غرب ستيزى است. زيرا غرب در حال خصومت با اسلام و در انتظار فرصت به يغما بردن منافع جهان اسلام است.

امروز جهان غرب با وجود ظاهر انسان دوستانه و مسالمت جويانه و ديالگهاى منطقى و ژست متمدنانه‌اى كه دارد از اينكه جهان اسلام به اسلام پايبند و وفادار است، خشمگين و حداقل ناراضى است و هدف جنگ سردى كه بر عليه اسلام سامان داده‌اند، تضعيف ايمان ملت‌هاى مسلمان و بى‌تفاوت كردن آنها نسبت به اصول، ارزش‌ها و مبانى اعتقادى آنهاست. عناوينى چون بنيادگرايى و حقوق بشر در واقع جاده صاف كن مقاصد نهايى غرب هستند.

منبع

فقه سياسى 231/10-230.

قرآن كريم و بنيادگرايى

آيات قرآن آكنده از اصول بنيادگرايى است:

آياتى چون: (إِنَّ اَلدِّينَ عِنْدَ اَللّٰهِ اَلْإِسْلاٰمُ‌) (1) و (مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ اَلْإِسْلاٰمِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ‌) (2) و (فَمٰا ذٰا بَعْدَ اَلْحَقِّ إِلاَّ اَلضَّلاٰلُ‌) (3) اصل حقانيت اسلام و جزميت دينى اثبات آن را بيان مى‌دارد و آياتى چون: يا أَيُّهَا اَلَّذِينَ آمَنُوا) (4) و (وَ مَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اَللّٰهِ‌) (5) (تِلْكَ حُدُودُ اَللّٰهِ فَلاٰ تَعْتَدُوهٰا) (6) پايبندى و التزام عملى و لزوم وفادارى به اسلام را در عمل به‌روشنى بيان مى‌كند و آياتى چون: (وَ مَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ‌) (7) و (يُوٰادُّونَ مَنْ حَادَّ اَللّٰهَ وَ رَسُولَهُ‌) (8) برائت از دگر انديشان و مخالفان را تبيين مى‌كند و آياتى چون: (فَقٰاتِلُوا أَئِمَّةَ اَلْكُفْرِ) (9) و (وَ اُقْتُلُوهُمْ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ‌) (10) مبارزه با عوامل تهديدكننده را شرح مى‌دهد و آيات امر به معروف و نهى از منكر حكايت از درگيرى مستمر با آنان كه اصول را رعايت نمى‌كنند دارد و آياتى چون: (وَ لْيَجِدُوا فِيكُمْ غِلْظَةً‌) (11) و نظاير آن نشانه‌هايى از نوعى تعصب دينى را دربر دارد.

از مجموع اين آيات كه تفصيل هر كدام از اصول و موازين آن را در احاديث و نيز در احكام فقهى مى‌توان يافت چنين نتيجه‌گيرى مى‌شود كه انديشۀ سياسى در اسلام مبتنى بر اصول‌گرايى و نفى ديگران است. (12)

منابع

1 - آل‌عمران / 19؛ 2 - آل‌عمران / 85؛ 3 - يونس / 32؛

نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 1  صفحه : 417
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست