طرفين به مسئوليتهاى ناشى از بىطرفى متعهد مىشوند. بىطرفى
قراردادى نيز به نوبۀ خود به دو دسته تقسيم مىشود:
1. قرارداد بىطرفى كه فقط مورد توافق و امضاء طرفين و يا اطراف
قرارداد بوده است؛
2. قرارداد بىطرفى كه دولتهاى ديگر نيز آن را مورد تأييد و تضمين
قرار دادهاند.
بىطرفى عادى و يا عرفى نوعى اعتزال عملى است كه بدون آنكه عهدنامهاى
تنظيم شود بهطور عادى توسط طرفين و يا اطراف بىطرف به مورد اجرا گذارده مىشود.
مفاد اعلان بىطرفى و يا قرارداد بىطرفى آن است كه هيچكدام در
عمليات خصمانه بهطور مستقيم و غير مستقيم در محدوده توافق شده، شركت نكنند، و در
نتيجه از كمك نظامى و اجازۀ استخدام افراد به منظور شركت در عمليات نظامى به
نفع يكى از متخاصمان و يا بر عليه آن خوددارى كنند. همچنين دادن اسلحه و مهمات و
آذوقه رسانى و وسائل و ادوات ديگر نظامى به نحوى كه موجب تقويت يكى از متخاصمين
گردد ممنوع مىباشد.
مساعدتهاى نقدى چه بهطور رايگان يا به صورت قرض از جمله اعمالى
است كه با مقتضاى بىطرفى منافات دارد. پناه دادن به نظاميان و مخالفان فعال و
پناهندگان سياسى و اسرائى كه موفق به فرار مىشوند، و افشاى اسرار نظامى و اجازه
دادن به عبور محمولههاى نظامى و در اختيار گذاردن بنادر و خطوط هوايى و جادهها و
خطوط ارتباط زمينى مىتواند نقض بىطرفى محسوب شود.
در بىطرفى قراردادى مىتوان موارد نامبرده و ديگر موارد مشكوك را
صريحا قيد كرد و يا مانند قرارداد لاهه توسط دولتها در يك ميثاق بينالمللى جمعآورى
و به تصويب و امضاء دولتها رسانيد.
مسئوليت ناشى از نقض بىطرفى، به ويژه آنجا كه موجب خسارتهاى مادى
و معنوى نسبت به يكى از دول متخاصم مىشود، بايد در قرارداد بىطرفى مشخص شود، و
يا طبق ميثاق هاى بينالمللى مورد تراضى طرفين، حل و فصل شود، و در غير اين صورت
مراجعه به حكميت تنها راهحل مسالمتآميز اختلافهاى ناشى از مسئوليتهاى نقض بىطرفى
خواهد بود.
آنگونه كه در جريان نقض بىطرفى توسط يهوديان بنىقريظه كه در
جريان جنگ احزاب رخ داد و پيامبر (ص) و يهوديان بنىقريظه به حكميت سعد بن معاذ تن
دادند. (6)
منابع
1 - مباحثى درباره سياست بينالمللى و سياست خارجى / 188؛ 2 - جنگ
و صلح در اسلام / 375؛ 3 - حقوق بينالملل اسلامى / 234-231؛ 4 - البيع 498/2 و
تحريرالوسيله 482/1؛ 5 - فتوح البلدان / 26؛ 6 - فقه سياسى 293/3-291 و 288-282.
بيعت
بيعت: پيمان بستن بر فرمانبردارى و سپردن امور.
بيعت نوعى قرارداد اجتماعى - سياسى است كه بين مردم و شخصى كه از
او اطاعت مىكنند، منعقد مىشود.
بيعت مىتواند بهطور عام در تمام شؤون حكومت و همۀ امور
عمومى و اختيارات دولت باشد و ممكن است