او را از انتخاب راه ناصحيح باز دارد، حكومت نيز مسئول حفظ جان
شهروندان خود بوده و وظيفه مراقبت و محافظت آنها را بر عهده دارد و پس بايد آنها
را نه تنها در برابر ديگران بلكه در برابر خودشان نيز مورد حمايت و حفاظت قرار
دهد. يكى از استدلالهاى پاترناليستها اين است كه بيشتر مردم فرهيخته نيستند و
احتياج به اجبار، آموزش و مداخله دارند، بنابراين قانونگذار بايد از اشخاص آسيبپذير
و آنهايى كه تصميماتشان فاقد اثر قانونى است، حمايت و حفاظت نمايد. آنها همچنين
اين اصل را بدين صورت توجيه مىكنند كه مداخله حقوق كيفرى براى خير، سلامتى و رفاه
«شخص مورد مداخله قرارگرفته» بهتر خواهد بود و سبب مىشود كه او كمتر ضرر ببيند.
همچنين «پدر سالارى حقوقى» تنها با اشاره به رفاه، خوبى، خوشبختى، نيازها، منافع
يا ارزشهاى «شخص مورد مداخله قرارگرفته» توجيه مىشود.
به طور معمول از پدرسالارى حقوقى پرسشهايى ناشى مىشود كه مىتوان
مهمترين اين پرسشها را اينگونه مطرح كرد: يك شخص تا چه حدّى حق دارد به خودش ضرر
بزند، متفاوت از ديگران باشد يا خطا كنند؟ مردم تا چه حدى بايد آزاد باشند، تا در
صورتى كه ديگران متضرر نمىشوند آنچه را مىخواهند انجام دهند؟ رضايت به ايراد ضرر
چه موقع آگاهانه و معتبر است؟ چه موقعى ما عاقلانه فكر مىكنيم و چه موقع به
اندازه كافى رها از اكراه و اجبار و تلقين فكرى هستيم تا آزاد باشيم، قضاوت و
تصميمگيرى خودمان را دنبال كنيم، و چه موقع بايد به وسيلۀ حقوق كيفرى و
ديگران محدود شويم؟
بهطور كلّى اشكال متنوعى از پدر سالارى وجود دارد كه موضعشان نسبت
به مداخله حقوق كيفرى براى حفاظت و حمايت از شهروندان در برابر خودشان متفاوت است.
مهمترين اشكال و انواع پدرسالارى را به اين صورت مىتوان بيان
كرد: (2)
پدرسالارى سخت در برابر پدرسالارى نرم؛
پدرسالارى موسع در برابر پدرسالارى مضّيق؛
پدرسالارى ضعيف در برابر پدرسالارى قوى؛
پدرسالارى محض در برابر پدرسالارى نسبى؛
پدرسالارى اخلاقى در برابر پدرسالارى رفاهى؛
پدرسالارى نرم عبارت است از اينكه تنها شرايطى كه حالت پدرسالارى
بر اساس آن توجيه مىشود، هنگامى است كه لازم باشد تعيين شود آيا «شخص مورد مداخله
واقعشده» در حال عمل كردن از روى اراده و آگاهى است يا نه؟ به عنوان نمونه اگر
شخصى در حال عبور از روى يك پل آسيبديده باشد و نتوانيم وى را از خطر آگاه كنيم
(براى مثال به اين علّت كه او زبان مارا نمىفهمد) يك پدرسالارى نرم، جلوگيرى كردن
از عبور وى از روى پل را به جهت اينكه روشن شود كه آيا وى از خراب بودن آن پل خبر
دارد يا نه، توجيه مىكند. بر اساس «پدرسالارى نرم» در صورتى كه او از وضعيت خرابى
پل اگاه باشد و بخواهد از روى پل عبور كند و مرتكب خودكشى شود بايد به او اجازه
داده شود تا به راه خودش ادامه دهد، ولى بر اساس «پدر سالارى سخت» مداخله براى
بازداشتن او از عبور از روى پل مجاز و موجه است حتى، اگر از وضعيت خرابى پل آگاه
باشد.