responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 1  صفحه : 462

چگونه مى‌توان السلام و بوديسم را راه‌هايى به سمت يك مقصد واحد دانست‌؟ اين سخن بيشتر به درد خيال بافى هاى شاعرانه مى‌خورد تا واقعيت قابل بحث و نقد و بررسى.

رويكرد سوم، بر پايۀ اين نگرش پوزيتيويستى بنا شده است كه قضاياى غير تجربى و غير حسى (يعنى قضاياى دينى و فلسفى) يا يكسره بى‌معنا هستند و يا اگر بى‌معنا نباشند، راهى براى تحقيق در صحت و سقم آنها وجود ندارد. به عبارت ديگر احكام و باورهاى دينى متباين و گاه حتى متناقض اديان مختلف، به يكسان غير قابل پذيرش يا غير قابل ابطال است و راهى براى فهم درستى و حقانيت آنها وجود ندارد، يس در خصوص همۀ آنها بايد بر پايۀ شكاكيت و نسبى انگارى قضاوت كرد.

«جان هيك» آمريكايى (متولد 1932) را مى‌توان پرآوازه‌ترين نمايندۀ پلوراليسم دينى در سده بيستم دانست. هيك مدعى است كه هر دينى، خود را به منزلۀ مركز و زمين و مبناى اعتقادى فرض كرده و و عقايد ديگر اديان را با آنها مى‌سنجد؛ در حالى كه او مدعى يك «انقلاب كپرنيكى در الهيأت» است كه بر پايۀ آن، عناصر مشترك اديان يعنى صرف اعتقاد به وجود خداوند، مركز و مبنا فرض مى‌شود و بقيۀ بحث‌هاى اعتقادى و كلامى اديان، امور عارضى و جنبى فرض مى‌شوند. همين نظريه را «عبدالكريم سروش» در ايران تحت عنوان «ذاتى و عرضى اديان» مطرح و بسيارى از اعتقادات و احكام اسلامى را به عنوان «عرضيات دين» مطرح كرد.

چنان‌كه ديديم پلوراليسم دينى به معناى نسبى انگارى و شكاكيت در اعتقاد دينى و مترادف و يكسان پنداشتن اديان، به لحاظ اعتقادات حق و باطل است و از منظر تفكر اسلامى عين كفر محسوب مى شود. مروجان اصلى پلوراليسم دينى در ايران، گروهى از روشن‌فكران به اصطلاح دينى بوده‌اند كه هميشه كوشيده‌اند تا دين اسلام را بر مبناى باورهاى مدرنيستى تعريف و تفسير كنند. در غرب نيز متكلمانى مثل «جان هيك»، «هانس كونگ» سوييسى و «هاينتز رابرت» و «كارل راينر» به صور مختلف پلوراليسم دينى معتقدند.

سابقۀ طرح مباحث نسبى انگارانۀ پلوراليستيك دينى در ايران به حدود يكصد سال قبل بر مى‌گردد، هر چند كه در آن دوران از اصطلاحاتى مثل «پلوراليسم» استفاده نمى‌شد، اما همان معناى نسبى انگارانه ترويج مى‌شد. از اين افراد مى‌توان «كيوان قزوينى» را نام برد كه در بحث از تعدد اديان، مايه‌هاى پلوراليستى را مطرح مى‌كرد و همان زمان مرحوم «شيخ مجتبى قزوينى خراسانى» به نقد آن ادعاها پرداختند. در سال 1341 شمسى نيز «كانون يكتاپرستى جهانى» در ايران تأسيس شد و پس از آن كتابى از «رادها كريشنان» تحت عنوان «مذهب در شرق و غرب» در همين مباحث منتشر شد. پلوراليسم دينى صورتى از نسبى انگارى ليبراليستى است كه خود را در هيأت انديشۀ دينى نشان مى‌دهد و به نسبى انگارى و شكاكيت منتهى مى‌شود.

در ايران پس از انقلاب اسلامى، «عبدالكريم سروش» به تقليد از آراى «جان هيك» و منطق هرمنوتيكى «هانس گادامر»، نظريه‌اى پلوراليستى و نسبى انگارانه مطرح كرده كه دين را حاصل تجربۀ دينى و شخصيت نبى - و نه وحى محض الهى - مى‌داند و

نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 1  صفحه : 462
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست