به دشمن كه آغازگر جنگ باشد خود نوعى امتياز دادن به دشمن محسوب مىشود،
زيرا كه در جنگ، اولين ضربه كارساز است و چهبسا عامل تعيينكننده پيروزى هم خواهد
بود.
به نظر مىرسد اين اشكال اختصاص به اين اصل ندارد در تمامى
موارديكه اسلام با تعيين اصول و قواعد عمومى جنگ به هر نحو عمليات رزمى نيروهاى
اسلام را متوقف يا محدود و يا ممنوع مىكند اين اشكال مىتواند صادق باشد.
اما بايد توجه داشت كه در راهبرد جنگ در جهاد اسلامى، به جز پيروزى
اصول، مسائل مهم ديگرى نيز وجود دارد كه بايد رعايت شود. كسب پيروزى به هر طريق و
با هر وسيله، مطلوب شريعت اسلام نيست و بر اين اساس ممكن است رعايت اصول به قيمت
شكست و يا حداقل به قيمت تحمل دشوارىها و مشكلات بيشتر در رسيدن به پيروزى تمام
شود كه با توجه به اهداف جهاد از آن گريزى نيست.
البته ناگفته نماند كه تدبير جنگ و طرح و برنامه رزم، اگر با دقت و
مهارتهاى لازم توأم باشد، زيانهاى ناشى از اعمال اصول و قواعد انسان دوستانۀ
اسلامى در جنگ مىتواند به گونههاى ديگر جبران و يا خنثىسازى شود و از سوى ديگر،
از نقطهنظر اعتقادى اين خود يكى از موارد و امدادهاى غيبى الهى است كه بارها در
قرآن به مؤمنان وعده دادهشده كه خداوند با نصرت هاى خود اين كمبودها را جبران و
اعمال متعهدانه و خالصانۀ بندگان صالحش را هرچند اندك و توأم با كمبودها
باشد، تكميل و به ثمرات و بركات خواهد رسانيد و اين خود يكى از معانى واژه قرآنى
«تكفير سيئات» و «اصلاح بال» است كه در آيۀ دوم سوره محمد (ص) بشارت داده
شده است. در هر حال از مجموع دستوراتى كه در متون اسلامى در زمينه متوقف كردن جنگ
تا شروع حمله از طرف دشمن ديده مىشود، مىتوان چنين نتيجه گرفت كه در رسيدن به
اهداف جهاد، استفاده از راهحلهاى ديگر غير از جنگ اولويت دارد و گوياترين كلام
در اين زمينه، تأكيد امام على (ع) به يكى از فرماندهان است كه فرمود: «و عليك بالتأنى
فى حربك و اياك و العجلة الا ان تمكنك فرصه».
بىشك هنگامىكه فرمانده سپاه اسلام طبق اين دستورالعمل تأنى مىكند
و از شتابزدگى پرهيز مىكند هر لحظه كه مىگذرد زمان جنگ كوتاهتر مىشود و شايد
در لابلاى تأنى ها راهحل بهترى براى دسترسى به اهداف جهاد پيدا شود و از كشتار و
خونريزى كاسته شود و به جاى اينكه انسانى كشته شود، هدايت گردد. (3)
منابع
1 - البداية و النهاية 297/4؛ 2 - جامع الاحاديث 13 / 116،
نهجالبلاغه / ن 14 و وسائلالشيعه 71/11؛ 3 - فقه سياسى 46/6-44.
تاريخ هجرى
مشهور بين تاريخنگاران اسلام اين است كه تاريخ هجرى در دوران
خليفۀ دوم به راهنمايى و پيشنهاد اميرالمؤمنين على عليهالسلام از ميان
حوادث بزرگ اسلام به عنوان مبدأ تاريخ رسمى انتخاب شد ولى شواهدى وجود دارد كه
نخستين بار خود پيامبر اكرم (ص) تاريخ هجرى را در نامهها استفاده كردند و