ياد و علمند، بپرسيد اگر نمىدانيد. زراره مىگويد از امام صادق
(ع) پرسيدم منظور از اين آيه كيانند؟ قال: نحن.
قلت: فانتم المسئولون؟ قال: نعم. قلت: او نحن السائلون؟ قال: نعم.
قلت: فعلينا ان نسئل؟ قال: نعم (4).
امام صادق (ع) در پاسخ زراره فرمود: مقصود آيه ماييم. زراره بار
ديگر پرسيد: پس شما هستيد كه مورد سؤال و پرسش قرار مىگيريد؟ فرمود: بلى. بار سوم
سؤال كرد: آيا ما هستيم كه پرسش كنندهايم؟ فرمود:
بلى. زراره براى بار چهارم پرسيد: يس برما واجب است كه از شما سؤال
كنيم؟ فرمود: بلى.
ولى اگر فرد مكلف بدون آنكه در كسب آگاهى و علم قصورى كرده باشد،
نتوانست اطلاع لازم را درباره مسئوليتهاى خود كسب كند، چنين مكلفى معذور خواهد
بود، زيرا مسئوليت خواهى از انسانى كه جاهل به مسئوليت خويش است، حكميانه نيست و
دور از عدالت خواهد بود. و ما كنا معذبين حتى نبعث رسولا (5) ما هرگز مردمى را
كيفر نمىدهيم مگر آنكه قبلا رسولى از جانب ما آنها را با مسئوليتها و عواقب ناشى
از آن آگاه كرده باشد.
در حديث است كه: لان الله عادل لايجوز يحتج على خلفه بما
يعلمون. (6)
يعنى: زيرا خداوند عادل است و ظلم نمىكند و او بر بندگانش به آنچه
مىدانند، احتجاج مىكند و از آنها مسئوليت مىطلبد.
براى عملى شدن اصل اشتراك عالم و جاهل در تكاليف و بيرون آمدن جاهل
از عذر و عدم مسئوليتپذيرى و در نهايت براى رسيدن به فلسفۀ نهايى احكام
الهى اصل تفقه و انذار به عنوان يك وظيفۀ همگانى (واجب كفايى) در قرآن مطرحشده
است به اين ترتيب كه:
بر هر گروهى لازم است كه عدهاى از آنها براى كسب معرفتهاى لازم و
تحصيل علم هجرت كنند، تا پس از بازگشت مردمشان را بر اساس آنچه تفقه نمودهاند
هشدار دهند و از عواقب و مسئوليتهاى ناشى از علمى كه فرا مىگيرند، بترسانند. تا
از طريق اين طرح، همگان از تخلفات بپرهيزند (مضمون آيه تفقه و انذار). (7 و 8)
آيين دادرسى، يا اصول محاكمات، مجموعۀ مقررات مربوط به
سازمان قضايى و صلاحيت ذاتى و نسبى دادگاهها و تشريفاتى است كه بايد از سوى اصحاب
دعوى در مقام مراجعه به دادگاهها، و از سوى قضات و مأموران وابسته به تشكيلات
قضايى به هنگام طرح دعوى تا ختم آن و اجراى حكم مرعى شود. در منابع فقهى اصطلاحات
آداب الحكام، آداب القاضى، آداب القضا، آداب القضاة، ادب القاضى، ادب القضاء، طرق
الحكميه در مفهومى نزديك به آيين دادرسى به كار رفته