بىقيد و شرط اديان
در جامعۀ اسلامى و در ميان مسلمانان پذيرفته نيست و آنان از انجام اعمال
خلاف مقررات حكومت اسلامى و تظاهر به ارتكاب محرمات اسلام، ممنوعند.
البته در چارچوب
اين مقررات اسلام نهتنها بر مداراى با پيروان اديان تأكيد مىكند، بلكه به نيكى
كردن به آنان توصيه مىكند و تلاش براى آزادى انسانهاى در بند و تحت ستم و
فريادرسى كسانىكه مسلمانان را به دادخواهى فرا مىخوانند نيز، از وظايف مسلمانان
است.
«بعثت للشريعة
السمحة السهله» حديث نبوى مشهورى است كه زمينۀ امكان انطباق اسلام با مشكلات
زمان را فراهم كرده است.
منبع
فقه سياسى 231/9.
تساهل و سنت پيامبر
سيره عملى پيامبر
(ص) به ويژه در مواردى چون صلح حديبيه كه از ثبت عنوان «رسولالله» در متن سند
صلحنامه چشم پوشيد و نحوه مذاكرات با اهل كتاب و مخالفان كه بر اساس روش معمول
پيامبر (ص) همواره جاى خود را به رؤساى وفود مىداد و خود بر خاك مىنشست و از
احترام به آنان فروگذار نبود مىتوان اصل تساهل در برابر مخالفان و رعايت تسامح
درباره آنان را به عنوان روش فرضى اسلام استنباط كرد.
منبع
فقه سياسى 223/10.
تساهل و تسامح دينى در
قرآن كريم
قرآن كريم تسامح و
تساهل دينى را به گونهاى مورد توجه قرار داده است كه برخى از مستندات قرآن در اين
مورد به شرح ذيل است:
1. آياتى كه روش
اصولى دعوت پيامبر (ص) و اسلام را در تبشير و ارائۀ منطقى آن مىداند، مانند
آيۀ: (إِنّٰا أَرْسَلْنٰاكَ شٰاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِيراً ^وَ دٰاعِياً إِلَى اَللّٰهِ بِإِذْنِهِ وَ سِرٰاجاً مُنِيراً) (1) و آيۀ: (اُدْعُ إِلىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ اَلْمَوْعِظَةِ اَلْحَسَنَةِ وَ
جٰادِلْهُمْ بِالَّتِي
هِيَ أَحْسَنُ)؛ (2)
3. آياتى كه مدارا
با مخالفان و حتى دشمنان را توصيه مىكند، مانند: (لاٰ يَنْهٰاكُمُ اَللّٰهُ عَنِ اَلَّذِينَ لَمْ يُقٰاتِلُوكُمْ فِي اَلدِّينِ وَ لَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيٰارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اَللّٰهَ يُحِبُّ اَلْمُقْسِطِينَ) (6) و بىگمان مفهوم اين آيه شامل روشهاى
مختلف تساهل و تسامح نيز مىشود؛
4. آياتى كه
مخالفان را به همكارى و همفكرى دعوت مىكند: مانند: (قُلْ يٰا أَهْلَ اَلْكِتٰابِ تَعٰالَوْا إِلىٰ كَلِمَةٍ سَوٰاءٍ بَيْنَنٰا وَ بَيْنَكُمْ) (7) و (تَعٰاوَنُوا عَلَى اَلْبِرِّ وَ اَلتَّقْوىٰ) (8) كه
شامل موافق و مخالف است؛
5. آياتى كه بهنوعى
ديدگاههاى مخالفان را ارج مىنهد: مانند (كُلُّ حِزْبٍ بِمٰا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ) (9) و (لَكُمْ دِينُكُمْ وَ لِيَ دِينِ) (10) و در اين ديدگاه به عقايد حق و باطل
يكسان نگريسته مىشود، كه صاحبان هر نوع معتقدات نسبت به عقايد خود خرسند هستند؛