responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 1  صفحه : 527

6. خود محورى: خود محورى آفت سهمگينى است كه نه‌تنها اختلال در تصميم‌گيرى به وجود مى‌آورد اصولا پى آمدهاى آن سازمان را به تباهى مى‌كشاند. امام على (ع) مى‌فرمايند: «خودمحورى نوعى استكبار درونى است كه آثار شوم آن در عملكرد سازمانى به مثابۀ استكبار در عمل سياسى و اقتصادى جامعه است اصولا خودمحورى به تباهى مى‌انجامد»؛

7. خشونت: آفت خشونت خنثى كنندۀ نقش مديريت است. زيرا نيروها را از انجام و يكپارچگى به دور و ارتباط آنها را با مديريت قطع مى‌كند و اين درست بر خلاف جهتى است كه مديريت بايد در آن تلاشى مداوم داشته باشد. (وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ اَلْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اِسْتَغْفِرْ لَهُمْ‌)؛ (1)

8. دخالت مستقيم در كارها: مراقبت، نظارت و اطلاع يافتن از مجارى امور در سازمان نبايد مديريت را به دخالت مستقيم در مسئوليت‌هاى سازمان بكشاند. زيرا اين عمل اعتماد نيروها را از ميان مى‌برد و ميزان كارايى آنها را كاهش مى‌دهد و آنها را به سردى و بى‌تفاوتى و سرخوردگى وامى‌دارد؛

9. استتار و حاجب گرفتن: جدايى مديريت از ارباب حاجت و استتار نسبت به نيروهاى سازمان تحت مديريتى مدير را از واقعيت‌ها دور مى‌كند و ارتباطات سازمان را مختل مى‌كند و نظارت وى را ضعيف مى‌گرداند «واجعل لذوى الحاجات منك قسما تفرغ لهم فيه شخصك و تجلس لهم مجلسا عاما». (2)

در عهدنامۀ مالك اشتر، امام (ع)، حاجب و دربان گرفتن مديران را مورد نكوهش قرار داده و آن را موجب بروز تنگناها شمرده است: «فان احتجاب الولاة عن الرعيه شعبه من الضيق»؛ (3)

10. ناسپاسى: ناسپاسى و كفور بودن، خصلتى نكوهيده براى هر انسان است، ولى در مديريت مى‌تواند در حد يك آفت زيان‌بخش، مورد توجه قرار گيرد (إِنَّ اَلْإِنْسٰانَ لَكَفُورٌ)؛ (4)

11. تكبر و طغيانگرى: هر انسانى ممكن است به تكبر و طغيانگرى دچار شود. (كَلاّٰ إِنَّ اَلْإِنْسٰانَ لَيَطْغىٰ أَنْ رَآهُ اِسْتَغْنىٰ)‌ (5) ولى خطر وقتى صدچندان مى‌شود كه اين آفت به مديريت سرايت كند؛

12. شتابزدگى: قرآن انسان را بالطبع عجول و شتاب زده معرفى كرده است (وَ كٰانَ اَلْإِنْسٰانُ عَجُولاً) (6) ولى به عنوان يك خصلت نكوهيده و خطرناك در مديريت خطر شتابزدگى بيش از ميزان خطرى است كه انسان در كارهاى فردى و عادى خود با شتابزدگى به استقبال آن مى‌شتابد؛

13. لجاجت و خشك سرى: منطقى بودن و هيچ سخنى را بدون دليل نپذيرفتن و در برابر باطل ايستادن، غير از لجاجت و خشك سرى است. اين خصلت در انسان موجب تباهى مديريت هم هست، مدير شايسته بايد با حسن نيت و اعتماد به منطق، استدلال و احترام به آراء ديگران اين خصلت را در خود بميراند. زيرا كه (وَ كٰانَ اَلْإِنْسٰانُ أَكْثَرَ شَيْ‌ءٍ جَدَلاً)؛ (7)

14. فخر فروشى و امتيازطلبى: از خود راضى بودن و به ديگران فخر فروختن و خود را از ديگران ممتاز شمردن آفتى است كه مى‌تواند تمامى تلاش‌هاى يك مدير كاردان و لايق را خنثى و موفقيت او را ناچيز گرداند. انسان اگر به حال خود رها شود دچار اين آفت نكبت‌بار مى‌شود» (انّه لفرح فخور) (8) تواضح در مديران

نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 1  صفحه : 527
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست