ريشۀ هر سه
قوه در حاكميت ملى خلاصه مىشود تفكيك مطلق قوا به مصلحت جامعه نيست، زيرا
ناهماهنگى ها، تضادها و رقابتهاى نامطلوب احتمالى، مىتواند به مصالح ملى لطمه
وارد كند. در سازمانها و تشكيلات حكومتى كه بر اساس نظريه سهگانه بودن قوا به
وجود آمده، اختلافها و تفاوتهاى زيادى ديده مىشود كه طبقهبندى ديگر را ايجاب
مىكند.
بافت تشكيلاتى در
برخى از اين كشورها، به نحوى است كه رياستجمهورى مستقيم با آراى عمومى انتخاب مىشود
و در برخى از كشورها هم توسط پارلمان تعيين مىشود. همچنين در بعضى از كشورها
دستگاه قانونگذارى بر اوضاع مسلط است و در برخى ديگر، مانند بريتانيا و آلمان غربى
قوه اجرايى از قوههاى ديگر نيرومندتر است. چنانچه در برخى از كشورها مانند امريكا
دستگاه قضايى، دستگاه قانونگذارى و قوه مجريه را زير نظر دارد و در برخى ديگر،
اعضاى قوه قضاييه به صورت مستقيم از راه انتخاب عمومى برگزيده مىشوند و نيز در
بعضى كشورهاى ديگر، قوۀ مقننه، اعضاى قوه قضاييه را تعيين مىكنند. همچنين
در بعضى از كشورها رييس قوۀ مجريه، توان انحلال مجلس را دارد و در بعضى
ديگر، قوۀ مجريه توسط پارلمان ساقط مىشود و نيز قوه مقننه از نظر تصويب و
تغيير قوانين، نسبت به قواى ديگر داراى قدرتى است كه در ارزيابى قدرت قواى سهگانه
مىتواند توازن و تبادل را مختل كند. منظور از تفكيك قوا نوعى توازن و تعادل بين
قواى سهگانه است تا هر كدام بتواند بدون دخالت و نفوذ ديگرى بر انجام وظايف و
تحقق اهداف خاص خود قادر شود و به هيچوجه معناى تفكيك قوا، انفصال و پراكندگى و
يا حفظ تساوى و تقارن مطلق نيست.
در حقيقت منظور از
اصل تفكيك قوا، دستيابى به نوعى روش سياسى است كه وظايف و مسئوليتهاى قواى سهگانه
را طبقهبندى كرده، از انفصال مطلق و پراكندگى دستگاههاى حاكم و هم از تمركز قدرت
جلوگيرى كند. (2 و 3)
منابع
1 - روح القوانين /
216 به بعد؛ 2 - درآمدى بر فقه سياسى / 352354؛ 3 فقه سياسى 112/1.
تفكيك قوا (توجيه
فقهى)
پذيرش تفكيك قوا و
حاكميت ملى در قالب سه قوه حاكمه و استقلال قوا بر اساس رعايت حقالناس در شورا،
بيعت، رضى العامه، امر به معروف و نهى از منكر، النصيحة لائمة المسلمانان و نظاير
آن بوده و ناشى از بعد ديگر موازين فقه سياسى است.
منبع
فقه سياسى 228/9.
تفكيك قوا در ديدگاه
ابن ادريس
مفاد مطالب كتاب
السرائر در مبحث امر به معروف و نهى از منكر و نيز مبحث قضاوت و حدود، آن است كه
امور عمومى و حكومتى به دو دسته تقسيم مىشوند:
الف - امورى كه
تصدى آنها موكول به اذن امام (ع) است؛
ب - امورىكه انجام
آنها به اذن امام (ع) منوط نيست. بخش عظيمى از قلمروى امر به معروف و نهى از منكر
كه انجام آن ملازم با خشونت و اضرار جسمى