responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 1  صفحه : 576

كاركرد را خدشه‌دار نمى‌كند. همه نظام‌هاى سياسى اعم از اينكه نوع و چگونگى اعمال قدرتشان بر ساختار جامعه به چه نحوى است در اين كاركرد داراى اشتراك هستند. از ديرباز توسط فلاسفه و انديشمندان سياسى متعدد در باب چگونگى رابطه دولت و جامعه مباحث بسيارى درگرفته است كه جمع‌بندى آن مباحث را مى‌توان در مكانيكى و ارگانيكى دانستن رابطه جامعه و دولت خلاصه كرد.

جامعۀ سياسى، از ساير انواع جوامع، متمايز است و اين تمايز را مى‌توان در سه مورد خلاصه كرد:

1 - جامعۀ سياسى فراگير و كلى است، در حالى كه جوامع ديگر داراى هدف مشخص و معينى است كه موضوعا مربوط به برخى فعاليت‌هاى انسانى نظير بازرگانى در جامعۀ بازرگانى، ورزش در جامعۀ ورزشى و نظاير آن مى‌شود، جامعۀ سياسى مجموعۀ فعاليت‌هاى انسانى را در بر مى‌گيرد؛

2 - جامعۀ سياسى، خصيصه الزامى دارد: اغلب جوامع خاصّ و جزء، اراده و قصد انشاء فرد براى عضويت در آنها مدخليّت دارد، در حالى‌كه عضويت در جامعه سياسى امرى ارادى نيست؛

3 - قدرت، در جامعه سياسى قاهرانه عمل مى‌كند:

قدرت سياسى داراى امكانات و ابزارهايى است كه به واسطۀ آنها مى‌تواند اراده فرمانروايان را بر فرمانبران حاكم كند. جامعۀ سياسى خاستگاه و مقر قدرت سياسى است. (1 و 2)

منابع

1 - حقوق اساسى و نهادهاى سياسى (قاضى) / 275-274؛ 2 - فقه سياسى 92/8-80.

جامعۀ سياسى و تولد انواع جديد

تولد دولت‌ها و كشورها به دنبال يك سلسله عوامل مختلف رخ مى‌دهد و همه‌جا به يك شكل، و به روال واحد نيست. به‌طور معمول دولت‌هاى جديد به صورت يكى از اشكال زير به وجود مى‌آيد:

1. هنگامى‌كه ملت‌هاى دربند از اسارت رهايى مى‌يابند و با حركتى ضد استعمارى كشور يا كشورهاى سلطه‌گر را ناگزير به قبول واقعيت‌ها و تجديد نظر در موقعيت خود مى‌كنند و به دنبال مبارزه‌اى بى‌امان مقررات و سرنوشت خود را به دست مى‌گيرند و به استقلال مى‌رسند، جامعۀ سياسى جديدى متولد و دولتى شكل مى‌گيرد.

اكنون اگر پيش‌فرض‌هاى تعريف شناسايى دولت‌ها را در رابطه با چنين دولت نوبنياد جديد مطالعه كنيم، پرسش هاى طرح‌شده، بعد تازه‌اى پيدا مى‌كند. زيرا جريان تولد چنين دولت نوبنيادى اغلب بر خلاف اراده و منافع دولت‌هاى سلطه‌گر قديمى و عوامل و متحدان آنهاست و در عمل هم همين قدرت‌هاى استكبارى بزرگ هستند كه مايه اصلى استعمار، و هم اساس تشكيلاتى عناصر يادشده‌اند. بديهى است كه در چنين شرايطى، مسئلۀ شناسايى دولت جديد با مشكلاتى مواجه مى‌شود كه بيشتر مربوط به همان عناصرى است كه در تعريف به عنوان پيش‌فرض منظور شده است.

گرچه در موارد متعدد ديده شده كه يك دولت استعمارى به دليل مصالح خاص سياسى و چرخش‌ها و جهش هاى سياسى يا اقتصادى و يا تبليغى ناگزير به اعطاى استقلال به مستعمرات خود شده، اما چنين

نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 1  صفحه : 576
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست