مفهومى عميقتر از جمع آورى دارد، زيرا در مفهوم لغوى آن نوعى
انتخاب و گزيدگى وجود دارد كه به همين علت اجتباء به معناى اصطفا به كار برده شده
است و از سوى ديگر «جواب» كه از همين واژه و به معناى گودالهاى بزرگ كه به دليل
عمقش، آبهاى اطراف خود را جذب مىكند و قطره قطره باران به سوى آن سرازير مىشود،
تفسير شده و نشانگر اين خصوصيت است كه جمعآورى درآمدهاى دولت بايد به گونهاى
باشد كه در عين مراعات نوعى انتخاب احسن، در آن زمينه جذب داشته باشد و همۀ
آنچه را كه شايسته است در خود جمع كند، نه اينكه از هر چيزى وبا هر كيفيتى
درآمدهاى دولت جمعآورى شود.
منبع
فقه سياسى 37/2.
جرايم جنگى
منظور از جرايم جنگى آن دسته از اعمال و رفتارهايى است كه در حين
جنگ از نظر اسلام ممنوع بوده و از آنها تعبير به جنايات شده است. اينگونه از جرايم
عبارتند از:
1. فرار از جنگ (زحف): (1) پشت به جبهۀ دشمن كردن جز در
مواردى كه تاكتيكهاى جنگى ايجاب مىكند حرام و جرم در حال جهاد محسوب مىشود؛
2. آتش كشيدن (رمى النار): (2) پرتاب آتش مىتواند شامل سلاحهاى
اتمى و ليزرى و نظاير آن باشد؛
3. به آب بستن (تسليط المياه): (3) زير آب بردن سرزمين دشمن و يا
شكستن سدها و ايجاد سيلهاى ويرانگر، مىتواند از مصاديق تسليط المياه محسوب شود؛
4. قطع اشجار و تخريب مزارع كشاورزى: (4) آسيب رساندن به موجودات
نباتى صرفنظر از جنبههاى اقتصادى و اسراف، اصولا از نظر محيط زيست و حفظ حيات
حائز اهميت است؛
5. بهكارگيرى سلاحهاى ميكروبى و شيميايى (القاء السهم): (5) سلاحهاى
ميكروبى و شيميايى و هر نوع سلاحهاى آزاردهنده اى كه مرگ تدريجى توأم با شكنجه را
همراه دارد و ضد انسانى محسوب مىشود، ممنوع بوده و جرم جنگى بهحساب مىآيد؛
6. كشتن زنان، اطفال، افراد مذهبى و غير نظامى: (6) يكى از ديدگاههاى
انسانى جهاد، ممنوع كردن كشتار غير نظاميان به ويژه زنان، كودكان، بيماران، افراد
فلج و كهنسالان است كه موجب مسئوليت كيفرى است؛
7. مثله كردن: (7) مثله كردن اجساد كشتهشده هاى دشمن به هر نحو كه
باشد جنايتى است كه با ماهيت جنگ و اهداف جهاد متعارض است، انجام چنين عملى خود،
جنايت و اقدام بر عليه كرامت انسانى محسوب مىشود؛
8. غدر: (8) غدر، هر چند به معناى فريب است، اما به كارگيرى تاكتيكهاى
جنگى فريبدهنده و يا عمليات محرمانه بدون آگاهى دشمن را هرچند كه فريبدهنده
باشد، شامل نمىشود. منظور از عنوان غدر، هر نوع عمليات ناجوانمردانه اى است كه
نوعى اطمينان دهى به دشمن باشد كه با جلب اعتماد وى همراه باشد. به عنوان مثال، مىتوان
كشتن دشمنى را كه امان گرفته، مصداق غدر دانست و يا در پيكار تن به تن كه در گذشته
متداول بوده، هرگاه فردى از صفوف دشمن خارج و