وجود مىآيند و آشنايى با توزيع جغرافيايى اين پديدهها و درك
رابطههاى موجود بين آنها و شرايط طبيعى محيط و خصوصيات انسانى و اقليمى به منظور
تعيين ميزان تعامل هر كدام از اين عوامل. (1)
عوامل مختلف جانبى در جغرافياى اقتصادى اثرگذار هستند كه مهمترين
آنها، دولتها و جمعيت است، دولتها به لحاظ ارتباط آنها با نحوه برخورد با شرايط
و محيط طبيعى كه از عناصر اصلى جغرافياى اقتصادى است و از مهمترين و بارزترين
خصوصيات جمعيت به عنوان عامل اثرگذار در جغرافياى اقتصادى، رشد يا كاهش كمى جمعيت
است.
به اين ترتيب در عنوان جغرافياى اقتصادى جمعيت بايد به دو
رابطۀ دو جانبه توجه كرد؛ نخست: رابطۀ جمعيت با جغرافيا و دوم: رابطه
جمعيت با اقتصاد. به عبارت ديگر يكبار جغرافياى جمعيت و بار ديگر اقتصاد جمعيت
بايد مورد بررسى و تحليل قرار گيرد.
در بخش اول بايد در درجۀ اول ظرفيت مكانى و توزيع جغرافيايى
جمعيت بررسى شود و در بخش دوم نيز مسئلۀ معيشت و توان توليد و توزيع بايد با
كميت جمعيت تنظيم شود.
اگر به فلسفه تكثير نسل در نصوص اسلامى بنگريم، هدف مشخصى را در
اين راستا مىيابيم كه دستيابى به نسل موحد و ممتاز است در حالى كه چنين نسلى هرگز
در شرايط محدود طبيعى با تراكم اصطكاك برانگيز و شرايط بد اقتصادى به وجود نخواهد
آمد. بلكه با توجه به تعبير امام على (ع) از فقر، كه: «كاد الفقر
أن يكون كفرا» مىتوان پيشبينى كرد كه در شرايط فقرزا، نسل نامطلوب
به وجود خواهد آمد.
بعد سياسى مسئلۀ جغرافياى اقتصادى جمعيت را مىتوان در سياستهاى
استعمارى بهوضوح مشاهده كرد كه چگونه از انبوه جمعيت بيكار به عنوان نيروى كار
ارزان قيمت استفاده مىشود و در اندك مدتى، صاحبان سرمايه به انباشت انبوه ثروت
نائل مىآيند. (2)
استفاده از دشمن، خود نوعى برداشتن دشمن از سر راه محسوب مىشود.
فلسفۀ سياسى «مولفة قلوبهم» كه نص قرآنى هم هست، اين نوع راه مسالمت را در
روابط بين جهان اسلام و جهان استكبارى گشوده است. اين نوع راهحل نهتنها خصومت
دشمن را كاهش مىدهد، بلكه از دشمن به عنوان پلى براى رسيدن به مقاصد اسلامى به
ويژه در رويارويى با مشكلات ديگر و احيانا در درگيرىهاى اجتناب ناپذير با ديگر
دشمنان استفاده مىكند.
سيره عملى پيامبر (ص) در جلب حمايت يهوديان مدينه براى اقتدار
بيشتر در مقابلۀ با مشركان مكه شاهد آشكارى بر مشروعيت اين راهحل محسوب مىشود.
منبع
فقه سياسى 249/10.
جمهورى
جمهورى نشان دهندۀ نوعى حكومت دموكراسى است كه مردم در آن حق
تعيين سرنوشت خود را دارند