responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 1  صفحه : 590

انكار آن به معناى ترجيح حكومت طاغوت يا فرمانروايى و خودكامگى ظالمان و يا هرج‌ومرج و عنان گسيختگى بدتر از اعتقاد و اظهار منسوخ شدن اسلام است (6).

آرى حكومتى كه بنابر ضرورت عقلى و تكليف شرعى تشكيل مى‌شود، الزاما بايد اسلامى باشد و فرق اساسى حكومت اسلامى با حكومت‌ها و رژيم هاى ديگر در اين است كه در اين رژيم ها ديكتاتورها با نمايندگان مردم به قانونگذارى مى‌پردازند در صورتى كه قدرت مقننه و اختيار قانونگذارى در اسلام به خداوند اختصاص يافته است. شارع اسلام يگانه قدرت مقننه است و هيچ قانونى جز حكم خدا را نمى‌توان به مورد اجرا گذاشت.

مفهوم ديگر اسلامى بودن جمهورى اين است كه نظام سياسى ايران حكومت قانون است و حاكميت تنها با فرمان و قانون خداست و فرمان خدا بر همۀ افراد و بر دولت و دولتمردان و كارگزاران، به‌طور يكسان حاكم است. همۀ افراد از رسول اكرم صلى الله عليه وآله وسلم گرفته تا خلفاى آن حضرت و ساير افراد تا ابد تابع قانون هستند، همان قانونى كه از طرف خدا نازل‌شده و در لسان قرآن و نبى اكرم بيان‌شده است. (7)

وقتى مجموعۀ قوانين اسلام و اصول و معيارهاى اسلامى كه از راه وحى نازل‌شده و در قرآن و سنت آمده، توسط ملتى پذيرفته شد و به عنوان نظامى مطاع شناخته شد، نظام مبتنى بر اين مجموعه متعلق به مردم و حكومتى مردمى مى‌شود و به اين ترتيب شكل حكومت جمهورى و محتواى آن اسلامى مى‌شود. (8)

منابع

1 - نهج‌البلاغه / 50؛ 2 - علل الشرايع 253/1؛ 3 - نهج‌البلاغه / خطبه 3؛ 4 - همان / خطبه 119؛ 5 - همان / خطبه 146؛ 6 - رساله ولايت‌فقيه / 27؛ 7 - همان / 47؛ 8 - فقه سياسى 201/1-196.

جنگ

جنگ واژه شناخته شده‌اى است كه در مورد برخوردهاى مسلحانه و خشونت‌آميز بين دو يا چند دولت يا گروه حاكم اطلاق مى‌شود.

افلاطون و ارسطو معتقد بودند كه جنگ يك پديده طبيعى است كه در نهاد هر انسانى ريشه دارد. (1)

برخى پا را فراتر گذارده و گفته‌اند: جنگ حجامت جامعۀ بشرى است (2) در اين ميان‌بر اساس تنازع بقا، قوى‌تر مى‌ماند و ضعيف از ميان مى‌رود.

به عقيده ماركسيسم جنگ در حقيقت چيزى جز ادامۀ مبارزه طبقاتى در سطح وسيع جهانى محسوب نمى‌شود و تنها با پايان گرفتن استثمار انسان از انسان است كه استثمار ملتى توسط ملتى ديگر از ميان خواهد رفت.

جنگ آخرين مرحلۀ دفاع در تنازع بقاست كه وقتى هيچ‌كدام از راه‌هاى دفاعى مؤثر نيفتاد گروهى با توسل به آن اقدام به نابودى عوامل مزاحم مى‌كنند تا زنده و باقى بمانند. (3)

از ديدگاه حقوق بين‌الملل معاصر، جنگ به هيچ وجه رابطۀ انسان با انسان نيست، بلكۀ رابطه دولت با دولت است و به همين لحاظ به درگيريهاى هرچند مسلحانه داخلى عليه شورشيان، ياغيان و دزدان جنگ اطلاق نمى‌شود و تنها نبرد بين نيروهاى دولتى است كه

نام کتاب : فقه سیاسی نویسنده : عمید زنجانی، عباسعلی    جلد : 1  صفحه : 590
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست