مىتواند عنوان جنگ را با تمامى آثار حقوقى آن داشته باشد. (4)
در حقوق بينالملل معاصر جنگ را بر حسب غايت و هدف به گونههاى
مختلف تعريف مىكنند كه به همين لحاظ به موارد زير قابل تقسيم است:
1. مخاصمات مسلحانه به منظور دستيابى به فتوحات؛
2. نبرد مسلحانه براى حفظ و توسعۀ منافع ملى؛
3. دفاع مشروع؛
4. اقدام به عمليات نظامى به منظور اجراى مقررات حقوقى؛
5. تغيير نظام حقوقى از راه نبرد مسلحانه؛
6. اجراى يك تصميم جمعى به منظور اجراى نظم مورد نظر بينالمللى از
طريق اقدامات مسلحانه؛
7. پيكار مسلحانه براى ايجاد دگرگونى در افكار و عقائد بر عليه يك
ايدئولوژى يا طرز فكر خاص؛
8. مخاصمات مسلحانه براى حفظ توازن و حافظ گرچه برخى از موارد
نامبرده شده جنبۀ بينالمللى نداشته، احيانا در يك منطقه و يا در ميان دو
كشور همسايه رخ مىدهد، اما همۀ اين جنگها به لحاظ حقوقى و آثار و مسئوليتهاى
بينالمللى ناشى از آن، حائز اهميت هستند.
مفهوم اسلامى جهاد با تعريف حقوقى جنگ در مورد دفاع مشروع و
مخاصمات مسلحانه مقاومت و رهايىبخش و يا جنگهاى انقلابى تطابق دارد و نوع دوم
اين جنگها هرچند كه جنبۀ داخلى داشته و بين دولت و قواى تحت استعمار انجام
مىگيرد، اما در مطالعات حقوقى و بينالمللى و نيز در پروتكل ها و كنوانسيونهاى
بينالمللى و سلسله بحثهاى دانشگاهى حقوق بينالملل مورد توجه خاص است. (5)
جهاد از نظر فقهى تعريفى به طور كامل متمايز از جنگ دارد. اغلب به
تمامى درگيرىهايى كه در آنها به نوعى، سلاح و خشونت به كارگرفته مىشود، جنگ
اطلاق مىشود. (6)
نظريه پردازهاى راهبردهاى نظامى اغلب جنگ را بر مبناى پنج عامل
اصلى تجزيه و تحليل مىكنند كه عبارتند از: نفوذ روحى و معنوى، شرايط جوى، زمين،
فرماندهى و دكترين.
منظور از جملۀ نفوذ روحى و معنوى اين است كه مردم بايد با
رهبران خود رابطۀ معنوى داشته، با آنها موافق و هماهنگ باشند، به طورى كه
بدون اندك واهمهاى از خطرات جانى، در مرگ و زندگى از آنها پيروى كرده، به دنبال
آنها بروند.
منظور از شرايط جوى، تأثير متقابل نيروهاى طبيعى، تأثيرات سرماى
زمستان و گرماى تابستان بر عمليات نظامى و چگونگى رهبرى عمليات مزبور به مقتضاى
فصول است.
مفهومى كه از زمين استنباط مىكنيم، مسافت ها، آسان و يا دشوار
پيمودن آنها، حالت وسيع و يا فشردۀ زمين و شانس زندگى و يا مرگى است، كه در
دسترس ما قرار مىدهد.
مفهومى كه از كلمۀ فرماندهى وجود دارد، مجموعهاى از صفات
دانش و خرد، انصاف و انسانيت، رشادت و جدى بودن و سرسختى است كه يك سردار بهطور
حتم بايد جامع جميع آنها باشد. و بالاخره منظور