اگر اين اقدامات بهتنهايى براى به دست آمدن نتيجه مطلوب كافى
نبود، آنگاه فرمانده براى تكميل آنها بايد نبردى را كه به زبان نظامى امروز جنگ
مانورى خوانده مىشود، به مجموعۀ تلاشهاى نظامى خود بيفزايد. اين نبرد در
واقع تجسم عمليات راهبردى غير مستقيم در صحنۀ جنگ است، يعنى همچنان هدف
محورى آن دستيابى به پيروزى (به جاى انهدام حتمى و حمله به دشمن) آن هم با حداقل
هزينه، تمركز برترى، پيروزى فكرى و روانى است. (14)
منابع
1 - مقاله نظريه اجتنابناپذيرى جنگها، شماره 10 / 106؛ 2 - اصول
علم سياست / 54؛ 3 - تفسير الميزان 14 / 423؛ 4 و 5 - حقوق مخاصمات مسلحانه 1
(روسو) / 10 و 12؛ 6 - فقه سياسى 13/5، 18-17، 22، 24 و 29؛ 7 - هنر جنگ /
133-136؛ 8 - همان / 95؛ 9 - همان / 286؛ 10 و 11 - همان / 156؛ 12 - همان / 159؛
13 - همان / 98؛ 14 - فقه سياسى 18/6-17 و 23-20.
جنگ و اهداف تبليغاتى
انتخاب شيوهها به نوع هدفها، باز مىگردد.
هدفهاى قابلقبول از ديدگاه اسلام براى تبليغات جنگى را، مىتوان
در موارد زير خلاصه كرد:
1. بالا بردن روحيۀ رزمندگان خودى: بىگمان نيروى بدنى و
قدرت جسمانى، محدود و قابل فرسايش است و يكى از بزرگترين عوامل نيروزا، وابسته
كردن عمل به عقيده و احساس و ايجاد انگيزه از راههاى روانى است.
اسلام در همۀ عرصههاى مناسب حياتى، از عبادت تا سياست و
تجارت، از اين عامل انرژىزا سود برده است و به «نيّت» كه همان انگيزه است، نهايت
توجه را مبذول داشته و ارزيابى اعمال را به ميزان نيتها قرار داده است: «إنما
الاعمال بالنيات».
نخستين هدف از تبليغات جنگى بالا بردن روحيۀ رزمندگان خودى و
نيرو بخشيدن به آنها و زنده نگاهداشتن اهداف والاى جهاد در فكر و احساس آنها است.
دقت در مفهوم (أَعِدُّوا) در آيه: (وَ أَعِدُّوا
لَهُمْ مَا اِسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِبٰاطِ اَلْخَيْلِ
تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اَللّٰهِ! وَ عَدُوَّكُمْ) (1) نشان
مىدهد كه بالابردن كارآيى نظامى رزمندگان اسلام تا چه حد، مد نظر اسلام بوده و
چگونه بايد از همۀ وسايل و امكانات براى بالا بردن توان رزمى آنها سود برد؛
2. تبيين اهداف و ماهيت عمليات جهادى: جنگ به دليل خشونت مضاعفى كه
در آن اعمال مىشود، به طور معمول ضد ارزش و غير انسانى تلقى مىشود، تفاوت ماهوى
جهاد اسلامى با جنگ به مفهوم قتل و انهدام، نياز به تبيين و تفسير دارد، كه خود
يكى از اهداف تبليغات جهادى به شمار مىآيد؛
3. هدايت دشمن: پيشفرض در انديشه جهادى اسلام، گمراه بودن دشمن است
و به هر اندازه از گمراهى دشمن كاسته شود، از كميت و كيفيت جنگ نيز كاسته مىشود.
با توجه به اين اصل، يكى از راههاى كوتاه كردن و پايان بخشيدن به جنگ، هدايت دشمن
است.