در انديشۀ اسلامى جهاد نه وسيله است براى انتقامجويى و ابراز
غرائز حيوانى و نه نشانهاى از خوى درندگى و ويرانگرى، بلكه جهاد راهى الهى و
تلاشى است مقدس براى راه يافتن به آرمانهاى خدايى و انسانى كه با هيچ راه صلحجويانه
و انسان دوستانه بدان ره نتوان يافت.
در اسلام، جهاد در راه خدا به عنوان راهحل نهايى براى ريشهكن
كردن عوامل فساد، ظلم و تباهى مطرح شده است، و مبارزه با سران باطل، طواغيت و
عوامل استكبار، براى رسيدن به صلح و روابط انسانى در مناسبتهاى بشرى، ضرورتى
اجتنابناپذير شمرده شده است. در بيشتر متون لغت، فقه و تفسير، عنوان جهاد به
«مقاتلة العدو» يعنى اقدام به عمليات مسلحانه با دشمن تعريف شده است. و در زبان
فارسى از آن به جنگ تعبير مىشود كه خود شامل معانى مختلفى چون كارزار، نبرد،
پيكار، ستيز و رزم مىشود.
در قرآن هر دو عنوان جهاد و قتال به چشم مىخورد و از مجموع آيات
مربوط به اين دو عنوان استفاده مىشود كه جهاد نوعى از قتال است كه داراى شرايط و
خصوصيات محدودكننده است.
چنانكه جهاد مورد بحث نيز خود يكى از مصاديق جهاد به معنى عام مىباشد
كه به جهاد با نفس و جهاد با دشمن تقسيم مىشود. در ديدگاه فقهى بى شك جز عنصر
قتال و جنگ مسلحانه عنصر معنوى ديگرى در صدق عنوان جهاد منظور شده است كه مبين قصد
و انگيزه مجاهدان است و بايد اين قصد و انگيزه در راه خدا باشد، نه براى دستيابى
به قدرت، غنايم و فتوحات و امثال ان.
جهاد يك فريضۀ عمومى و كفايى است كه با سازماندهى و بسيج
دولت توسط نيروهاى رزمنده انجام مىشود. بنابراين، جهاد به عنوان يك نهاد تأسيسى
در اسلام به برخورد مسلحانه سازمانيافته اى اطلاق مىشود كه توسط دولت اسلامى
(امامت) رهبرى شود، ولى در عين حال در يك توسعۀ مفهومى به عمليات مسلحانه به
منظور دفاع فردى يا گروهى بدون سازماندهى و يا بسيج از طرف دولت (امامت) نيز جهاد
اطلاق شده است، همانطوركه در مورد امر به معروف و نهى از منكر و تهذيب نفس و هر
نوع عمل مشقت بارى كه در راه انجام فرمان خدا انجام مىشود جهاد گفته شده، ولى اگر
دفاع با اقدامات دولت (امامت) همراه باشد، جهاد بر آن صادق خواهد بود.
در مقابل جهاد لازم نيست دولت باشد و به مخاصمات مسلحانه مسلمانان
با سازماندهى، فرماندهى و نظارت دولت (امامت) در برابر اشخاص دشمن هرچند عملياتشان
غير دولتى باشد، جهاد اطلاق مىشود.
از برخى متون روايى مانند پاسخ امام سجاد (ع) به حسن بصرى كه امام
(ع) را به جهاد دعوت مىكرد، استفاده مىشود كه جهاد تنها در مورد كسانى صادق است
كه شرايط لازم و مذكور در آيۀ 112 سوره توبه را احراز كرده باشند. (14)
گرچه از اين روايات مىتوان موضوعيت نداشتن حضور و اذن امام (ع) را
در جهاد به دست آورد، ولى بىشك مفاد تعليل در اين روايات مبين آن است كه جهاد
بايد توسط كسانى مديريت و فرماندهى شود كه آشناى با احكام و ضوابط شرعى آن بوده و
بتوانند جهاد