البته اصل در اوامر شرعيه واجب تعيينى است. اما اگر جهاد در
همۀ موارد واجب تعيينى باشد، حرج لازم آمده و بهناچار همۀ مردم جامعه
بايد كارهاى خود را رها كرده لباس رزم بپوشند، و اين امر به صلاح جامعه در كتاب
مستدرك (23) آمده است كه اين امر (شركت همۀ مؤمنان در جهاد) اختصاص به زمان
رسول اكرم (ص) دارد. زيرا اگر تعدادى در جهاد شركت نمىكردند، با توجه به كمبود
نفرات مسلمان و ازدياد نيروهاى كفر، مشكلاتى به وجود مىآمد، از اين رو بر
همۀ مؤمنان واجب بود در صحنههاى نبرد حاضر شوند. (24)
بىشك جهاد يك فريضۀ عمومى و كفايى است كه با سازماندهى و
بسيج دولت توسط نيروهاى رزمنده انجام مىشود.
بسيارى از فقهاى شيعه مانند كاشفالغطاء معتقدند كه اذن امام معصوم
(ع) در زمان حضور و اجازه فقيه جامعالشرايط در عصر غيبت براى اقدام به جهاد دفاعى
لازم نيست و جهاد با وجود فرد با كفايتى كه فرماندهى جهاد را عهدهدار شود و يا
توسط رزمندگان انتخاب : (1) شود، واجب مىشود.
فقهاى شيعه در اذن امام (ع) در مورد جهاد ابتدايى اختلاف نظر دارند
و مشهور آن است كه جهاد ابتدايى مشروط به اذن امام (ع) است. امام خمينى (ره) در
تحرير الوسيله شروع به جنگ ابتدايى را از مختصات امام معصوم (ع) مىشمارد. فقهاى
شيعه به همين لحاظ جهاد را به جنگ با دشمنان تعريف كرده و آن را شامل نبرد
مسلحانۀ داخلى با شورشيان (ياغيان) و پيكار خارجى ب مشركان دانسته و هدف
جهاد را اعم از دفاع در برابر تهاجم و دشمنى و نيز يارى رساندن به اسلام و
اقامۀ شعائر دين تلقى كردهاند. (2)
اما صدوق در كتاب خصال از امام على (ع) نقل مىكند كه «لا يخرج
المسلم فى الجهاد مع من لا يؤمن فى الحكم و لا ينفذ الفى امر الله عز و جل». (3)
امام على (ع) فرمود: مسلمانان بدون فرماندهى كه در فرماندهى، ضوابط
و احكام جهاد مورد اطمينان نيست و فرمان خدا را در مورد غنايم اجرا نمىكند در
جهاد شركت نمىكنند.