حكم اسراء را دارند و اگر اسلام بياورند بر اساس قاعده «الاسلام
يجب ما قبله» از تمامى مسئوليتهاى كيفرى گذشته معافيت مىيابند و هرگاه معاهدهاى
بين طرفين منعقد شد، همۀ افراد و نيروهاى دشمن معاهد محسوب شده و از مصونيت
معاهده برخوردار خواهند بود؛
مرحلۀ دوم: مصونيت افراد دشمن در دارالاسلام، بر اساس
مادۀ 42 كنوانسيون 1949 ژنو در رابطه با حمايت از شهروندان غير نظامى در
اثناى جنگ، هيچ دولتى كه در حال جنگ با دولت ديگر است نمىتواند آن دسته از
تبعۀ دشمن را كه در كشور وى به سر مىبرند، به عنوان اسير جنگى گرفته و يا
آنها را به اقامت اجبارى در كشور وادار كند، مگر در شرايط اضطرارى كه امنيت كشور و
بقاى دولت ايجاب مىكند. ولى با شروع جنگ، دولت مىتواند اتباع دولت متخاصم را از
كشور خود اخراج كند و اموال و امكانات آنها را تا پايان جنگ تحت كنترل درآورد.
(23)
منابع
1 - وسائلالشيعه 48/11، سنن ابن ماجه 101/2، كنزالعمال 319/2 و
نيل الاوطار 246/7؛ 2 - همان و سنن ابىداود 52/3 و سنن بيهقى 90/9؛ 3 - شرح مسلم
48/12 و المغنى 478/8؛ 4 - جواهر الكلام 73/21 و جامع المقاصد 385/3؛ 5 - وسائلالشيعه
48/11 نيل الاوطار 201/7؛ 6 - همان و سنن ابى داود 52/3؛ 7، 8، 9 و 10 - همان و
جواهر الكلام 77/21-76؛ 11 - همان / 76 و 77 و سنن بيهقى 90/9 و سنن ابىداود
52/3؛ 12 - سنن بيهقى 91/9؛ 13 - توبه / 5؛ 14 - حج / 39؛ 15 - جواهر الكلام
77/21؛ 16 - آثار الحرب فى الاسلام / 497؛ 17 - الام 157/4؛ 18 - مجمع الزوائد
314/5؛ 19 و 20 - جواهر الكلام 77/21، المبسوط 29/10، فتح القدير 490/4، المغنى
477/8 و السياسة الشرعيه / 123، 21 - البدايع 7 / 101، بداية المجتهد 371/1 و
البحر الزخار 397/5؛ 22 - نهجالبلاغه / ن 12؛ 23 - فقه سياسى 180/5-175.
جهاد (و محدوديت تسليحاتى)
در مباحث فقهى كاربرد و بهكارگيرى هر نوع تسليحاتى مجاز شمرده نشده
است. در بخشى از قواعد رزمى اسلام بر حذف گونههايى از سلاحها تأكيد شده و اين
قواعد به نحوى تبيين شده كه موارد ممنوع و حذف شده شامل بسيارى از سلاحهاى
نابودكننده و راهبردى معاصر هم مىشود.
برخى از سلاحهاى ممنوع عبارتنداز:
1. به كار گرفتن سلاحهاى آتشزا: محقق حلى در كتاب شرايع الاسلام و
علامه حلى در قواعد الاحكام هر نوع سلاح آتشزا را ممنوع شمردهاند (1) ولى بيشتر
فقهاى شيعه، تنها سلاحهاى آتش زايى را كه موجب سوزاندن درختان و محصولات كشاورزى،
دامها و انسانهايى كه كشتن آنها در جنگ مجاز نيست مىگردند، ممنوع دانستهاند.
(2) نهى از بهكارگيرى آتش در جنگ در توصيههاى نظامى پيامبر (ص) آمده (5) ولى
فقها اينگونه نهى را به معناى كراهت تفسير كردهاند. در حالى كه نهى از آتش زدن با
نهى از مسموم كردن آبها در گفتار پيامبر (ص) يكجا آمده است و اغلب فقها نهى از
مسموم كردن آبها را تحريمى دانستهاند، ولى علامه حلى در قواعد الاحكام و شهيد
ثانى در الروضه هر دو مورد را مكروه شمردهاند؛ (4)